خوش میــــگذره :)
عبادات قبول
وبلاگمو که دیدم یه لحظه شک کردم نکنه صاحابش مرده که این طور بی خبر رفته! آخه بیشتر از یه ماهه که ننوشتم.
۳۳روز پیش برا یه دوره آموزشی اومدیم مشهد و سعی کردم بیشترین سعی م رو متمرکز کنم به استفاده از استادا و امکانات و کلاسای اینجا.
تجربه ی خوبی بود. یک ماه سعی کردم لب ببندم و هیچی نگم و به خودم برسم. به روحم که خیلی وقته غریب مونده (بود) ... به دلم که کلی غبار روش نشسته (بود) ...
پیش امام رئوف خوش گذشت شب های قدر ...
سه شب احیا تو حرم... توفیقی بود که شاید دیگه هیچ وقت تو عمرم نصیبم نشه
چیزی نمونده تموم شه... دلم برا هر هفته حرم رفتن تنگ میشه ...
خدا کنه هدر ندم.
این یک!
اما چیزی که مجبورم کرد پاشم بیام بنویسم!
شب بیست و سوم، سخنران مدعو حرم آقای ناطق نوری بود
راجع به این مسئله تو پست بعد یه چیزایی می نویسم! که البته نظر شخصیمه و کاملا بی ارزش
حاشیه (کاملا شخصی): یک خطاب آخری هم داشته باشم به فریستک ،زنداش جونم (!) و مشابه ، که دوستان قدیمیِ دنیای واقعیم هستن! داریم برا هم فسیل میشیم! خب نامردا چرا نظر خصوصی میذارین که نتونم جواب بدم؟؟ ها؟؟ کور خوندین که بهتون پیامک بدم بگم !
زیارت قبول
نماز روزتون قبول باشه
ممنون که مشهد به یادم بودی خیلی خوشحال شدم
ایشالا که بازم سفرهای زیارتی پربار و زیبا نصیبت بشه و همچنین نصیب ما
التماس دعا
یازهــــــــــــرا
سلام. قبول حق. ان شالله ...