آرامِ جانِ من؛ حسیـــــن...
پدر در دو گوشم سرود این سخن
که ای نازنـیــن طفلِ دلـــبندِ مـــن
حسینی بمان و حسینی بمیــــر
امیری حسیـــــنُ و نــعــم الامیـــر
***
تقریبا سه روز می شد که مادربزرگ رو به قبله بود؛ یعنی دکترها گفته بودند ببریدش منزل تا ... سه روز بیهوش بود؛ و کمترین عکس العملی نه به حرف ها، که حتی به سوزن نشان نمیداد!
شب عاشورا بود، دسته های عزاداری رد می شدند، که پسرش چیزی به خاطرش رسید.
درِ گوشش گفت: مامان! نمی شنوی مگر؟ دسته های عزای حسیـــــــــــن است که از درب خانه ات می گذرد، نمی شنوی؟ مامان...
دو قطره ی درشت اشک از گوشه ی چشم های "ننه" جاری شد...!!
و حاضران مبهوتِ اینکه: حبِ اباعبدلله تا چه حد در جانِ این بانو نفوذ کرده است...
"ننه" سحرگاه عاشورا، جان داد.
***
مادربزرگِ آبــجی زهرا آلزایمر دارد؛ حتی اگر افراد را بشناسد، تقریبا هیچ عکس العملی ندارد، جز نگاه... زهرا مداحی حاج محمود گوش می داد که دید مادربزرگ سینه می زند و چشمانش دریای غم است!!
حب حسین در سینه ی مومنان، عادتِ سینه زنی، از جنسِ حافظه و خاطره ی مادی نیست!
***
یکی می گفت:
سر مزار یکی از بستگان فاتحه خواندم، موقع برگشت سهوا از روی قبری رد شدم؛ ناخودآگاه برگشتم! به عکس روی مزار دقت کردم، پسر جوانی بود؛ نمیدانم چرا مهرش به دلم نشست و دلم خواست برایش فاتحه بخوانم. به نوشته های روی قبر دقت کردم؛ کربلایی ... سنی نداشت پسرک. ظاهرش هم طوری مذهبی نبود که مرا جذب کند! بوی حسین می داد که ... حالا مدتهاست هر بار که به آرامگاه می روم، برای او هم فاتحه ای نثار می کنم.
***
چندوقتی ست دلم عجیب تنگِ ارباب شده؛
می فهمید؟ "دلم"، خودِ خودِ "دلم" تنگِ زیر قبه ی ارباب شده...
هیچ جوره باز نمیشود این دلِ بیچاره؛
خیلی وقت است می خواستم جهت تسلای دلتنگی، مثالهایی از این عشقِ فراگیر بنویسم؛
که حتی مرده و زنده نمی شناسد!
اما چه کنم...
زبان و دلی که ناطاهر بشود، تواناییِ نوشتن از سلطانِ عشق ندارد.
کاستی های متن را عفو کنید.
پ.ن: در قسمت پیوندهای روزانه، ۴تا بررسی تفصیلی گذاشته ام که کاش فرصت می کردم و خلاصه شان می کردم. زمانی در دولت خاتمی به آیت الله مصباح ناسزا گفته می شد و امروز ... توصیه می کنم دوستانی که حق طلب هستند، برای شناخت این شخصیت بزرگ -که به فرموده حضرت آقا، مطهری زمان هستند- حوصله به خرج دهند و نگاهی به این ۴تا لینک داشته باشند.
سلام. خواهش می کنم بخون نوش جانت :) در مورد حرم هم باید بگم اگر بری و ببینی و بیای و آدم نشی ... خیــــــــــلی خیــــــــلی بده ! باور بکن بدتر از ندیدن حرمه