بُت نمی کنیم رهبرمان را ...
مصداق اول :
(هرچند لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار ...اما، سید علی در عصر غیبت، برای
چشم های ما یگانه مَرد است)
چشم های ما حضرت علی علیه السلام را می بیند؟ چشم های نالایق ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را می بیند؟ اگر چشم های کسی آن قدر طاهر شده که مهدی زهرا را ببیند؛ چشم های گناهکارِ امثالِ من، هنوز منور به جمال او نشده؛ دل خوش می کنیم به یگانه مردی که چشم هایمان می تواند ببیند.
بُت سازی بود ؟!
دومین مصداق :
(امام خامنه ای دامت برکاته)
شما به امام جماعتِ مسجدتان چرا می گویید امام؟ معنای امام چیست؟ پیشوا؛ مقتدا؛ کسی که دنبال او عمل می کنیم؛البته توضیحات کامل را بسته به میزان اشتیاق و حق طلبی تان در این لینک می توانید دریافت کنید.
سومین مصداق در ارشیو تیر ماه :
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف:
سعی کنید اعمال شما طوری باشد که شما را به ما نزدیک کند و از گناهانی که موجبات نارضایتی ما را فراهم می کند، بترسید.
آیت الله بهجت اعلی الله مقامه:
آیا ما نباید توجه داشته باشیم که رئیسی داریم که بر احوال ما ناظر است؟ وای بر احوال ما اگر او را در کارهایمان و در همه جا ناظر نبینیم.
امام خمینی اعلی الله مقامه:
شما فکر کنید ، بعد از ظهور حضرت چه کار می کنید؟؟ خب آن کار را همین الان بکنید! حضرت به وقتش می آیند!!
امام خامنه ای مد ظله العالی:
"انتظار" یعنی : قانع نشدن به وضع موجود زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب؛ که مسلم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند ولی خدا، حضرت حجه ابن الحسن ارواحنا فداه تحقق پیدا خواهد کرد. باید خود را به عنوان یک سرباز و انسانی که حاضر است برای آن چنان شرایطی مجاهدت کند، "آماده" کنیم.
امام صادق علیه السلام خطاب به امام عصر عجل الله فرجه :
آقای من ! غیبت تو خواب را از من گرفته، و محل آسایش مرا تنگ کرده، و راحتی قلبم را گرفته و... و مصیبت مرا به درد همیشگی وصل نموده است. (و حال بنگریم غیبت امام عصر، با ما چه کرده است ؟؟)
راستش درست متوجه نشدم منظور آن بزرگوار کجای این عبارات بود؛ اما حدس میزنم که منظورشان نقل کلام امام خامنه ای در کنارِ کلامِ اهل بیت عصمت باشد؛ که این مسئله حتی اگر از سهل انگاری بنده و خدای نکرده جسارت به ساحت اهل بیت باشد، بت سازی نمی تواند باشد. نقلِ کلامِ مجتهدین و فقها در کنار کلامِ اهل بیت به معنای کسرِ شانِ کلام معصوم نیست، بلکه تفسیر کلام معصوم است. ترتیب هم را به سلیقه انتخاب کرده بودم به تناسب محتوای جملات!
چهارمین مصداق:
(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اید امامنا الخامنه ای)
امام؟! توضیحش قبلا آمد. هیچ جا نهی نشده که بعد از صلوات دعا نکنید؛ که اتفاقا سفارش شده قبل و بعد از دعایتان صلوات داشته باشید. چه دعایی بهتر از این که تا ظهور حضرت مهدی ، نائبش موید و منصور باشد؟!!
مصداق 5 :
بغــض سوزنــاک حضرت آقــــا
این عبارت در ارشیو وبلاگم بوده، این آدرس.
خب این بخش کمی، فقط کمی شرحش سخت می شود. می دانی چرا؟
چون محبت را که نمی توان نوشت...
محبت را باید محب باشی تا بتوانی بخوانی، بچشی، بفهمی...
محب که باشی، با نگاه محبوبت هم حرف داری، چه برسد به بغضش، چه برسد به کلامش.
بماند که آن بغضِ سوزناکِ ، بغضی به وسعت تاریخ تشیع بود.
بغضِ شخصیِ آقا نبود که بگویم به خاطر بغض شخصی ایشان ما دلمان پرپر می زند، هرچند اگر محب باشی، برای بغضِ شخصی محبوبت هم دلت به تلاطم می افتد.
آن بغض، مخاطبش حضرت ولی عصر بود، که غیبت طولانی اش شیعه را به دردِ غربت دچار کرده و غفلتِ شیعیانش، مولا را به دردِ غیبت و غربتِ مضاعف...
آن بغض، فریاد می زد: اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا و غیبت ولینا و کثره عدونا و قله عددنا و شده الفتن بنا و تظاهرالزمان علینا ...
ادعای عاشقی برای دهنم بزرگ است؛ اما می دانم بچه که بودم با دلم دوستش داشتم، بزرگتر که شدم با عقلم، پسندیدم سیره اش را. با مطالعه ی کتاب هایش، ذره ذره با هر سخنرانی ، با هر نگاه ناب، با هر راهنماییِ به جا و منطقی و معقولش...
میدانی؟ مبنای عشق باید عقل باشد؛ وگرنه متزلزل می شود. اما وقتی عقلت پذیرفت چیزی را، اگر به محبتت میدان بدهی ، پروازت می دهد. من توضیح نمی دهم؛ و نمی توانم بدهم. کسی که محبتِ کسی را - هرکه باشد- چشیده باشد، محبتی معقول و بر مبنای منطق، این را تصدیق می کند. محبتِ بر مبنای منطق، انسان را به تجربه هایی می رساند که حتی عقل ... ! بحث فلسفی شد، و تا حدی سلیقه ای. این سخن بگذار تا وقتی دگر.
اما ... !!
شمایی که خامنه ای را دوست نمی داری. با شمایم؛ با خودِ خودِ شما. انصافا چند بار آرشیوِ خامنه ای دات آی آر را ورق زده ای ؟ چند بار کتابِ " زن مسلمان در نگاهِ مقام معظم رهبری" را خوانده ای؟ چند بار جستجو کرده ای که مطمئن ترین منبع در عصر غیبت، چه کسی می تواند باشد؟
فقط بدان
الفضل ما شهد به الاعدا... بخوانید
اخیرا در یک وبلاگ یک پست مرتبط دیدم که : ببینید
-------------------------------------------------
پ.ن : ما از همان جایی که چشممان به دهان مبارک مقتدایمان است، نه خامنه ای را العیاذ بالله خدا می دانیم و نه با اهل بیت عصمت و طهارت قابل مقایسه؛ هرچند شک نداریم عده ای شورش را درآورده اند، تا آن جا که خود آقا اعتراض کنند به برخی غلوها ... در همیشه ی تاریخ چینش افراطی ها و تفریطی ها همین طور بوده؛ در قبال حضرت علی علیه السلام با آن همه عظمتشان، هم خوارج را می بینیم که علی را کافر می دانسته اند (!) و هم علی الهی ها را که از آن طرف بام افتاده اند... ! چه رسد به امام خامنه ای که به فرمایش خودشان ، غلامِ قنبرِ علی هم نمی شویم... ( البته یادمان نرود حدیث نبوی را که فرمودند : علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیــــل ...)
اللهم عجل لولیک الفرج و اید امامنا الخامنه ای الی ظهور الحجه ...
بعدنوشت: عاشــــقِ اینهایی هستم که متن هایم را دقیق می خوانند و ایراد می گیرند، ایرادِ درست، نه ایرادِ بنی اسرائیلی! مثلِ یک عزیزی که به عنوان قبلی این متن ایراد گرفت. " ما خامنه ای را خدا نمی دانیم" گفت: "یعنی فرض می کنی میشود انسان را خدا دانست اما تو نمی دانی ؟ در همین حد هم کفره" یعنی ببینید چقدر ظرافت میخواهد و دقت. از آن عزیز و امثال او واقعا ممنونم؛ و از هر که از این به بعد برای نوشته هایم آینه باشد؛ بی دقتی هایم را گوشزد کند... وبلاگ می تواند دفترچه ی تمرین باشد، و باید باشد... حواستان جمع !
سلام. بله خوبم ! ممنون که خوندی من که میدونم شما ذهنت چقدم که پر از شبهه است در این زمینه !!! میخواستی چه کنی بخونی عزیزم