.:. چادرم ؛ پرچم من .::.

آن گاه که عشق کامل شد؛ پروانه عاشق شد، به آتش عشق پروانه خواهد سوخت...

.:. چادرم ؛ پرچم من .::.

آن گاه که عشق کامل شد؛ پروانه عاشق شد، به آتش عشق پروانه خواهد سوخت...

شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۱، ۰۳:۱۷ ب.ظ

یک هدیه ی تلخ.


بابا می گفت :

مرحوم مقدس اردبیلی هر گاه از نجف به کربلا می رفت برای زیارت امام حسین، نمازش را هم کامل می خواند و هم شکسته !

می پرسیدند چرا ؟؟

می فرمود: طلب علم واجب است و زیارت مستحب؛ درسم را ول کرده ام و به زیارت آمده ام. شاید سفرم سفرِ حرام باشد و نمازم کامل !!!

بابا می گفت:

فکر کن! زیارتِ امام حسیـــــــــــــن !! منکر و معروف در این حد مرزشان باریک می تواند باشد. دخترِ همان پدرم که زیادی ریزبین می شوم ، گاهی...

- - - - - - - - - - - - - - -

پ.ن 1 : شب هشتم، بارِ هشتم... از عزاداری بیت رهبری که برگشتم این نکته ی نغز، هدیه ی بابا بود به دخترِ عاشقِ سفرش! هرچند این نکته حسابی حالمان را گرفت ولی حق بود !!

پ.ن2 : با وجودی که این نکته را می دانم اما، درکِ محضرِ استادی که "من" در حقش خوب شاگردی نکرده ام می ارزد به طیِ مسافتِ شهرِ خودم تا آمل ...

پ.ن3: خواهر کوچکم یه جمله گفت در حد یه روضه: بچه که بودم فکر می کردم عاشورا چندسال طول کشیده. فکر نمی کردم یک روز باشه. گفتیم چرا؟! گفت آخه اونقدر که داستان داره و اتفاقای دردناک افتاده اصلا تو مغزم جا نمیشد که همه ش تو یه روز بوده ... گفتیم یه روز هم نبود؛ یه نصفه روز بود... امان از دلِ زیــنـب... :((

الــفِ قامــتِ او دال و همــــه هســتیِ او در کــفِ گودال ... امان از دلِ زینب ... 

پ.ن۴: این لینک را ببینید اگر دلتان شکست التماس دعا هدیه

مجموعه مداحی محرم

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

جهتِ اطلاعِ دوستانی که از سرِ لطف، منظم سر می زنند : این جا آخرِ ماه صفر به روز می شود

ان شالله.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۹/۰۴
کبوتر حرم

نظرات  (۹۷)

۰۴ آذر ۹۱ ، ۱۵:۴۰ روشن آباد دل
بسم الله
عزاداری قبول باشد. همچنین رفتن به بیت رهبری و محفل عزای سالار شهیدان آن هم
در محضر اولیایی از اولیاء الله حضرت استاد داوود صمدی آملی قدس الله سره،
خداوند به توفیقات همگان بیفزاید. مطالب بسیار عالی بود، فیض بردم حقا پدر و دختر شایسته تحسین و هزار آفرین هستند. یاحق



کبوتر حرم: قبول حضرت حق ان شالله. الحمدلله اگر مفید بود.
۰۴ آذر ۹۱ ، ۱۵:۴۱ دختر باحجاب
سلام...
الــفِ قامــتِ او دال و همــــه هســتیِ او در کــفِ گودال ... امان از دلِ زینب ..

التماس دعا
۰۵ آذر ۹۱ ، ۰۰:۲۴ آسمون کریمه
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت

نه سیّد الشُّهدا بر جدال طاقت داشت



هوا ز جورِ مخالف چو نیلگون گردید

عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید



بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد

اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد
۰۵ آذر ۹۱ ، ۱۵:۵۸ فدایی سید علی
سلام خواهرم عزاداری شما هم مقبول حق ان شالله...این متن رو به خاطر این گذاشتم که خیلیا فکر می کنن که چون کرم و گذشت امام حسین (ع) کائنات رو به اشک میاره پس دشمنان اسلام هم بخشیده میشن اما اگر یه بار مقتل سید الشهدا رو بخونن می فهمن که اصلا اینطور نیست....بعضا دشمنان ما هم در عصر امروز مشخص هستن و افرادی با این خیال باطل این شبهه رو در بین مردم می ندازن که چون این دشمنان در اینده بخشیده خواهند شد پس بهتره نسبت بهشون کینه نداشته باشیم....اما اگه به ایات قران توجه کنن می بینن که دشمن و دوست با هم مساوی نیستن.....اگه اینطور بود اصلا ظلم معنی نداشت و معنای عدالت یه چیز پوچ تلقی می شه....
سلام
اومدم نبودی




چرا هستم؛ به روز نمیشه.
۰۵ آذر ۹۱ ، ۲۰:۵۸ آسمون کریمه
بهتر بود مینوشتین .... اینجا بعد از ماه صفر به روز میشود انشاالله
تا هم سنگرانتون امیدوار به بازگشتتون باشن...
زود برگردین
سلام ... از هدیه ت بسیار ممنون حالا میفهمم چرا اون شب بهم گفتی اگه آخرین پستمو میخوندی نمی موندی !!!
ماکه مقتل خوانی استاد رو از دست دادیم...(خواب)...!
اما حقا که این هدیه به جایی بود.
بله شما دختر همون پدری؛ که تو راه برگشت گفتی: من تک تک کلماتم معنا داره!!!
یازهرا...




سلام. خواهش می کنم... بله من تک تک کلماتم معنا داره حواست جمع :)
سلام ابجی.چه نکته ای!واقعا جالب بود!
قدر این استاد و بدون ابجی.
دعاهات میرسه :* بازم بدعا




سلام. بله! جالب بود اما حالمو حسابی گرفت! ان شالله بدونم... چشم.
۰۶ آذر ۹۱ ، ۱۲:۳۹ انتظارزیبا
سلام امیدوارم که سلامت باشید...اومدم بگم به روزم با...مهربونم عزیزترازمن توبگو!....
بازم مثل همیشه بنده نوازی کنیدوتشریف بیاورید...موفق باشید...التماس دعا
۰۶ آذر ۹۱ ، ۱۶:۲۰ فدایی سید علی
سلام بنده کنایه ام به شمرها و یزیدان معاصر هستش....این که گفتم خیلیا ، به خاطر عدم بصیرت است که بعضیا دارن و فکر می کنن هرناکسی به بهشت میره....گذشت خدا برای کسانیست که طالبش باشن و مهر خدا رو بفهمن....از اون سایتی هم که شما میگید بنده هیچ اطلاعی ندارم....پستم در راستای روشنگری بود فقط....ممنون اومدین...
التماس دعا




خدا رو شکر. جز این هم از شما انتظار نمیره باشه بزرگوار
سلام
چقدر بده محرم تو پاییز و زمستون بیفته. هی بارون میاد،هی تو گوشت میپیچه العطش، العطش، العطش...
تو این روزا حضرت صاحب رو خیلی دعا کنید.
یاحق




سلام. راس میگی ... چشم.
۰۷ آذر ۹۱ ، ۱۳:۵۵ ☫گروه انصار حزب الله☫
سلام علیکم.

خسته نباشید دوست عزیز.

اپدیت جدید گروه انصار حزب الله(اشکار شدن حقانیت جمهوری اسلامی)
((همراه با سخنان منطقی و دلنشین حضرت امام خامنه ای))

منتظر قدم و نظر شما و تمامی میهمانان وبلاگ شما هستیم.

التماس دعا.

یا علی.
سلام جالب بود فارغ از این که منظور از علم چیست همان مقدس اردبیلی هم به زیارت مستحب رفته بود....


- - - - -

سلام. بله رفته بود و نمازش را هم کامل خواند! ما هم رفتیم البته ...
باسلام.راستش اینقدر این متن قوی بود که خودمو در حدی نمیبینم که نظر خاصی بدم. فقط میتونم بگم بنده رو به فکر عجیبی واداشت. خدا خیرتان دهد.
قالب جدیدتون نیز بسیار زیباست
یاحق
۰۸ آذر ۹۱ ، ۱۱:۲۳ به نام سوره ی کوثر
سلام و تسلیت ایام...
و عذر تقصیر به جهت تاخیر

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین

حسینی بمانید و بروید...انشاءالله



سلام. ان شالله...
علمدار بی دست و سقای بی آب و حسینِ بی عباس

آن روز

اول ماه غروب کرد بعد خورشید ...
۰۸ آذر ۹۱ ، ۱۴:۳۵ ذی القربی/شمسیان
سلام.خداقوت.اجرکم عندالله.منتظرحضورگرمتون.با مطلبی جدید ازامام خامنه ای
۰۸ آذر ۹۱ ، ۱۵:۵۷ حجره نشین
سلام . امیدوارم در صحت و سلامت باشید .
انسان باید در حرکت باشد زیرا در صورت ی که بی حرکت باشیم بو میگیریم مثل برکه آب وقتی حرکتی در آن نباشد لجن در او تولید می شود و همان آبی که زلال و گوارا بود بو می گیرد و حتی رنگ ان نیز تغییر می کند ، تا بحال دقت کردی اب رود خانه شیرین است اما اب دریا تلخ و شور علتش همین است که اب رودخانه در حرکت است اما اب دریا بی حرکت !! لذا ما نیز برای رسیدن به کمال باید حرکت کنیم .
عزیزم زیاد خودتو ناراحت نکن، خود خدا تو قرآن توصیه کرده که به سفر برید. سوای کلی حدیث از پیامبر (حالا اماما هیچی) که همینو توصیه کردن و با یه سرچ ساده میتونی همشو بخونی. به نظرم تا وقتی حرف خدا و پیامبر خدا هست آدم نباید حرف بنده خدا رو ملاک قرار بده. والا من که کارشناس این چیزا نیستم ولی راستش حلال خدا رو حروم اعلام کردن همچین ذرست به نظر نمیاد. مگه اینکه کلا منظورشون این بوده باشه که تو منزل از وقتشون بهتر استفاده میکردن تا تو سفر. که خوب نه میشه به همه تعمیمش داد نه میشه گفت حالا دیگه خدا نماز شکسته آدمو از آدم قبول نمیکنه! ( یه جورایی عکسالعملشون وسواس گونه بوده به نظرم!).اگه قبل از قبول کردن هر چیزی یه خورده بهش فکر کنین و درست و غلطشو بسنجین خدا هم ازتون راضی تره. اینا رو نوشتم به خاطر اون جمله آخر گوشه وبلاگتون. دیگه خود دانید



- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
ای کاش اسمتو می نوشتی تا اگر شناسی بدونم دارم با چه تیپ فکری صحبت می کنم.
ما چون کارشناس این چیزا نیستیم حرف کارشناسا رو ملاک قرار می دیم... کارشناسم خب بنده ی خداس دیگه. مگه پیامبر و امام بنده ی خدا نیستن؟
متن من تعمیم نبود. اونا که اهل بودن خودشون فهمیدن.
در مورد وسواس هم یه جمله : حسنات الابرار سیئات المقربین ... میدونی که؟
جمله آخرت رو هم نفهمیدم...
سلام. حرف خواهرتون می تونه خودش 1 روضه باشه.
خوب منم همینو میگم دیگه. ما چند تا جمله صریح درباره سفر هم تو قرآن داریم هم تو احادیث معتبر. خودمونم که کارشناس نیستیم. حالا باید حرف خدا رو ملاک قرار بدیم یا حرف علامه رو؟ فک کنم جوابش واضح باشه
اسمم که چیزی در مورد تیپ فکریم نمیگه. اما یه چیزی رو خوب میدونم. انقدر این جمله کلیشه ای استفاده شده که کم کم معنیشو از دست داده. میدونم که فقط یه راه برای رسیدن به خدا وجود نداره. در واقع ممکنه راههای مختلف متفاوت به نظر بیان اما باطنشون یکی باشه. برای همین قبول ندارم که فقط باید "اهل" بود تا فهمید. شما یه دایره ای برای خودتون تعریف میکنین میگین هرکی تو این دایره باشه میفهمه هر کی نباشه نمیگیره ما چی میگیم. من میگم اگه راهتون درست باشه باید بتونین به من- که دارم بدون جانبداری و بغض و غرض بهتون نگاه میکنم- هم نشون بدین.




کبوتر حرم:

قبلش بگم : ممنون از این که به خواهش کنار وبلاگم عمل کردین و چیزی که فکر می کنین اشتباهه رو بهم تذکر دادین !
من فکر کردم آشنا هستید؛ به این دلیل گفتم اگر شناسید اسمتون رو بگید تا بدونم دارم با کی صحبت می کنم؛ در غیر این صورت موقع بحث آدم باید شالوده فکر طرف مقابلش رو بدونه. این یک.
دو این که ما تو همون قرآنی که شما ازش مثال میاری داریم : صراط المستقیم. چیزی به اسم صراط های مستقیم نداریم !!

اما من راجع به این مسئله فعلا صحبتی نمی کنم و فرض رو بر این میذارم که حرف شما صحیحه و راه های متفاوتی برای رسیدن به خدا وجود داره! یا حداقل این که راه یکیه، همون صراط المستقیمه، اما تفاسبر مختلفی ازش وجود داره. خب؟
اگر بنا رو بر همین حرف شما هم بذاریم نتیجه ش میشه این که هر راهی اهلِ خودش رو داره!

امیدوارم با این توضیح متوجه شده باشی که منظورم از اهل، اهلِ همون راهیه که امثال علامه مقدس اردبیلی طی اش کردن و ...

یادت نره من فقط "فرض" رو بر این گذاشتم که راه های متفاوتی برای رسیدن به خدا وجود داره و اینو نپذیرفتم.

راجع به سفر هم در قرآن و روایات معمولا هدف از سفر در کنار توصیه به سفر توضیح داده شده. تامل در آثار گذشتگان، عبرت و ... جالبه که بازم هدف تکامله.
در مورد اون جمله هم که نوشتین باید بگم در مورد صحت و راوی اش شبهه زیاد وحود داره .جمله معروفیه اما حدیث نبوی نیست! من در این باره هم باز به قرآن- کلام خدا نه بنده خدا- ارجاعتون میدم. اونجا که خدا میگه: "اى پیامبر، چرا آنچه را خدا براى تو حلال کرده [بر خود] حرام مى‏کنى؟" حالا اگه به نظرتون اینجا شما و "اهلش "به جایی رسیدین که این آیه براتون صدق نمیکنه، دیگه واقعا حرفی نمیمونه. من که نباید قضاوت کنم! منظورم از جمله آخرم این بود که خودتون گوشه وبلاگ خواستین اگر کسی فک میکنه چیزی رو باید تذکر بده بگه




شما فقط احادیث نبوی رو قبول می کنی؟ یا شما از دسته ای هستی که فقط کتاب خدا رو قبول دارن و هیچ چیز دیگه رو ... می گفتن حسبنا کتاب الله !!
اتفاقا بنده هم در جواب اولین نظر شما حواسم بود که ننویسم حدیث. و نوشتم یک جمله ...
جمله ای که با یه کم فکر کردن می تونیم با عقلمون معنیش رو درک کنیم.
خیلی پیش اومده به صمیمی ترین دوستمون بگیم : از تو انتظار نداشتم. اگر فلانی این کار رو می کرد دردم نمی گرفت ولی از تو توقع نمی رفت ...
شما توقعی که از یه بچه ی ده ساله دارید؛ هیچ وقت از یه بچه ی پنج ساله ندارید. و در عین حال انتظاری که از یه جوون دارین رو از بچه ده ساله ...

طی مراتب و پله ها، یه چیز واضحیه و حرفی که مرحوم مقدس اردبیلی زدن به عنوان فتوا برای امثال منی که هنوز تو واجب و حرام خودم موندم ندادن ! ایشون چیزی که یافتن رو میگن و هر کسی از ظن خود میشه یارشون!

یادم نمیاد نوشته باشم سفر برای ما حرامه ! این یک نکته.
نکته دوم این که اگه ما کارشناس نیستیم ایشون مجتهد بودن و حداقل برای خودشون حرفشون حجته ! و این حق رو دارن که با توجه به مجموع قرائن و اولویت ها، استنباط کنن چیزی حرامه یا حلال.
با توجه به این نکته که حرامِ فقهی و حرامِ اخلاقی و ... میشه در نظر گرفت.
ضمن تشکر از تذکر شما، جمله ی گوشه وبلاگ بیشتر در رابطه با نوع برخوردهامه در این محیط مجازی؛ که از نظر حرام و حلال رابطه ها فرقی با محیط حقیقی نداره. که از دوستان خواستم اگر جایی با عنوان تضاد داشت بهم تذکر بدن.
سلام آبجی منتظرم بیا.




سلام. بله وسط ایمونو پاشدم خدمت رسیدم...
۰۹ آذر ۹۱ ، ۱۴:۵۹ دختر امام روح الله






:)
چرا بعضی از آدما سوای ماهیت کلام فقط دنبال اینن که بدونن چه تیپ فکری اون رو نقل کرده
خیلی قشنگتره که بعضی وقتا به جای جواب دادن خیلی چیزا ، نشون بدیم که داریم بهش فکر میکنیم مثل حضرت رسول ...




خیلی اوقات جواب دادن به نظرات معنی ش اینه که شنونده به حرفا فکر کرده! هیچی نگفتن بی احترامی بزرگتریه.

به هیچ وجه گمون نمی کنم سوای ماهیت کلام شما بحث کرده باشم! از یک طرف شما فرمودید اگر راهتون درسته جوابم رو بدید؛ و از طرفی وقتی جواب منطقی گرفتید، میگید جواب ندین!! عجب ...
۱۰ آذر ۹۱ ، ۰۸:۴۸ آسمون کریمه
گزارش تصویری از برگذاری

چهارمین یادواره ی شهدای هیئت

http://www.14noorqom.blogfa.com/
۱۱ آذر ۹۱ ، ۱۰:۳۸ انتظارزیبا
سلام به روزم با...صدای دلموخداشنیده....پیشاپیش تشکربابت اومدنتون.التماس دعا
سلام گلم .اگه ناراحت نمیشی یه جواب به خانم یا آقای ش بدم.

ش .... بعضی وقتا نیازه که بدونی با چه تیپ آدم داری صحبت میکنی تا کلامت رسا و بلیغ باشه و طرف مقابل دچار شک و شبهه نشه.یعنی باید مطابق با مقتضای حال مخاطب با اون حرف زد .چون انسانها یا مرددند یا ذهنشان از این بحثها خالیه یا یا منکرند یا با هوشند یا کم هوش و یا متوسط و.... پس در این صورت لازمه که متکلم مخاطب خودش رو بشناسه تا به مقتضای حالش با اون وارد بحث بشه.

- - - - - - - - -- -

کبوتر حرم:
خواهش می کنم.
اصلش اینه که این جا مال من و دوستامه؛ بقیه گرچه بزرگوارن و قدمشون سر چشم، و نظرشون محترم، ولی ... مهمونن ...
از اونجایی که ممکنه حقیر آقا باشم در شان سیده خانوم نیست که از لغت جان برای خطابم استفاده کنند.
در پاسخ به این دسته بندی که در خط چهارم به کار بردید خواهشمندم که از اریکه خداوندی پایین بیاید و در کنار ما بنده ها باشید به واقع چجوری فکر کردید که شما مرجع تشخیص ویا تحلیل افکارید البته که ایام تفتیش عقاید سر اومده و اتفاقا مشکل من همینجاست، وقتی معصوم میگه حرف مفید رو از ملحد ضبط کن اونوقت شما میخواید من رو تحلیل کنی و به اقتضای من وارد چه بحثی بشید.
به شما توصیه می کنم که از این تفکر خطرناک دوری کنید که قطعا نشات گرفته از اعتماد به نفس کاذب و غرور بیجا و یا شاید هم اقتضای سن و سال باشه.
ضمنا از مهمان نوازی گرداننده بلاگ هم به خاطر چنین شیوه میانجی گری سپاسگذارم.



- - - - - - - - - -
کبوتر:
پاکش کردم. هرچند اگر شما آقا باشید که مطمئنم نیستید، رجوع کنید به کامنت های قبلی تون، ادبیات خودتان هم مشکل داشت ...
اولین کامنت شما سوال بود؛ اما بعدی ها مجادله است.
ضمن عرض معذرت، اصلا وقت اضافی ندارم که وقتی هدف طرف مقابل رو از سوال نمیدونم، بی هدف جدل کنم.
در پناه حضرت حق .
سلام.وبلاگ جناب استاد باقری با غزل «نی نوا» بروز است به این آدرس:

mestaar.blogfa.com
با سپاس از این حس نقد پذیری، فکر می کنم س و ش را با هم یکی گرفتید.
آه...!

(نفس المهموم لظلمنا تسبیح)




نفس المهموم ینی چی؟!
سلام خواهر نازنینم.
آرزوی توفیق و قبول عزاداری.
بالاخره اینترنتم راه افتاد و برگشتم. از لطفت و سرزدن های خواهرانه ت با تمام وجود ممنونم.
مطالبت بازم قشنگن. مثل همیشه.
موفق باشی.
۱۳ آذر ۹۱ ، ۱۱:۴۶ ☫گروه انصار حزب الله☫
سلام علیکم.

خسته نباشید دوست عزیز.

اپدیت جدید گروه انصار حزب الله(مستند رد پای فرهنگ)
((قسمت اول و دوم))

منتظر قدم و نظر شما و تمامی میهمانان وبلاگ شما هستیم.

یاحق.
سلام مجدد.
این عبارت روایت است. یعنی نَفَس کسی که برای ظلم به ما غمگین باشد تسبیح است. یعنی اگر از غم حسین آه بکشی ذکر و تسبیح گفته ای. یعنی درد کشیدن برای حسین عبادت است. یعنی....
دیدم برای دل زینب غصّه می خوری گفتم که بدونی داری عبادت می کنی.
عابده ام، التماس دعا.



نَفَس رو نفس خوندم! چقد قشنگ بود جمله ش ...
۱۳ آذر ۹۱ ، ۱۸:۰۴ بی توهرلحظه مرابیم فروریختن است
مدت هاست همش دنبال وب هایی ام ک توش این حرفا زده بشه..نفسم بند اومد تو این هوای بی حسین....
خوشحالم ازینکه پرچممان نقطه اشتراکمان است...
خیلی نکته ی جالبی بود
دارم به روز هایی که مستحب و به جای واجب انجام دادم فکر می کنم!





... :(
۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۵:۱۲ محسن احمدی
سلام
السلام علیک یا اباعبدالله
اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا
مور هم لانه کند خانه شاهی گاهی
در این ایام توفیقی شده در جوار بارگاه ملکوتی ثامن الحجج نایب الزیاره شما باشم
التماس دعا
البته فکر می کنم سفر من درسته و باید نماز رو کامل بخونم
سلام باور کن زود به زود دلم برا نوشته هات تنگ میشه. می دونم چرا ولی نمیگم... حالا که اونجایی میگم:
خیلی دلم برا صدازدن آقا سیدم تنگ شده. فکرشوبکن؛ صدازدن ...
آه حضرت معصومه...
آه زینب جان....
(زیارتت قبول عزیزم)




سلام سیدجان
:(
الهی .... :( :( امان از دلِ ...

قبول حق ان شالله دوباره همسفر باشیم.
خیـــــــــــــــلی یادت بودم :(
اصن حتی اگه نمی خواستم هم تا میرفتم حرم یادت میفتادم ! به همون دلیل ...
۱۷ آذر ۹۱ ، ۱۸:۱۶ ذی القربی/شمسیان
سلام.با مطلب"عباهای قیمتی"در خدمتم.
سلام
یکم کنارت بشینم؟
.
.
.






:) سلام کربلایی جان ...
۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۶:۲۵ مسلمان ایرانی
سلام
اولا ممنون از نظرتون، چون با خیرخواهی و حساسیت بود برام خیلی عزیزه
دوما بنده هم سرمی زنم
نشون به این نشون که از پیامتون تو یکی از پست هام استفاده کردم
اگه یادتون باشه
سوما حتما جواب ابهاماتتون رو تو یه پست جدا خواهم داد




سلام.
۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۸:۱۱ انتظارزیبا
سلام دوست مهربونم:
به روزم با*تصمیم انتظارزیبا*
یه سری بزنیدببینیدچیه خوشحال میشملطفتون پایدار...التماس دعا..یاامام رضا(ع)
۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۸:۱۳ بنت الهدی
بر سینه‌های ستبر،بر شانه‌های رشید
دیریست خیمه زدی، ای آسمان شهید
در خانه می‌شکفد، در کوچه می‌شکند
قلب شکسته‌ی تاک، بغض شکفته‌ی بید
تا از گلوی حرم، زخم عطش ندمد
بر دست و بازوی تو، یک باغ لاله دمید
زخم از ستاره فزون، اما در آتش و خون
دست بریده‌ی تو، کی کرد قطع امید
باب‌الحوائج ما، بسته‌ست راه دعا
ای اسم اعظم تو، بر قفل بسته کلید
شاعر:عبدالجبار کاکائی
با سلام، اسفندیارنامه..
ناگفته هایی از مرد همیشه در سایه دولت..
در خدمتتان هستم.. یاعلی
سلام
خاکی که در عاشورا تبدیل به خون میشود.
منتظرتان هستنم.
یاعلی.
سلام.

 

توی این مدتی که نبودم روزها و موضوع های مهمّی اومدن و رفتن.

دلم نیومد صفحات وبلاگم از عطر و بوی سیدالشهدا (ع) خالی باشه.

از "عشق و اشک" نوشتم.


اگه افتخار بدید و تشریف بیارید خوشحال می شم.


یا حسین.
۱۹ آذر ۹۱ ، ۲۰:۰۷ صراط الأقوم
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
سلام؛
با مطالبی اعتقادی در خدمتیم.
در صورت صلاحدید لینک بفرمایید.
یاعلی




لینک شدید.
۲۰ آذر ۹۱ ، ۱۱:۱۴ ☫گروه انصار حزب الله☫
سلام علیکم.

دوست عزیز خسته نباشید.

اپدیت جدید گروه انصار حزب الله(راهنمایی و رانندگی)مستند جنجالی از کمین .

منتظر قدم های شما و نظرات سازندتون هستیم.

یاحق.
۲۰ آذر ۹۱ ، ۱۷:۳۷ روشن آباد دل
نفس المهموم یعنی نفس های غمگین
سلام....



همیشه پشت چادرباشیم ان شاالله
۲۱ آذر ۹۱ ، ۲۰:۴۸ علیرضا(عاشق خدا)
سلام
امیدوارم از این ایام فیض برده باشی و ببری...
من یه آپ دیگه زدم...قرار بود اطلاع بدم به دوستان...خوشحال میشم تشریف بیارید
یا علی
سلام به دوست عزیزم
با مطلب خاکی که در عاشورا تبدیل به خون میشود.
منتظرتان هستنم.
یاعلی.
سلام .خیلی خوب بود.چراغ وبت همیشه روشن.
شکر خدا که نان شب ما حسین شد
ممنون لطف مادر این خانواده ایم
.
داریم با حسین حسین پیر میشویم
خوشحال از این جوانی از دست داده ایم
۲۳ آذر ۹۱ ، ۱۹:۴۰ انتظارزیبا
سلام دوست همیشگی خوبید/...بانامه ی بابای سفرکرده به روزم تشریف بیاریدبخونید..ممنون..به نوشته ی بالاهم توجه کنید...تشکر..التماس دعا
سلام...متشکرم ازحضور زیباوگرمتون ...

خوشابه سعادتتون ...دعابفرمایید زیارت مولای هشتم قسمت ماهم بشود...
۲۴ آذر ۹۱ ، ۱۱:۵۴ ذی القربی/شمسیان
سلام .منتظربه روزشدنتون هستیم.با مطلبی از سفر امام خامنه ای در خدمتم.




سلام. ممنون . ان شالله بعد از صفر ...
۲۴ آذر ۹۱ ، ۱۲:۴۰ عباس زاده
جالب بود، قلمتون استوار

دشـــــــت می پیچد به خود از سوز درد
هر که بی درد است اینجا نیســــت مرد

عشـــــق آمد جمله عین و شین و قاف
خنجــری بر گرد راســـی در طــــــــواف

عشق ترکیــــــبی ز قاف و عین و شین
" حاء" حامیم در میان " یا " و " سین "

آری ٫ عشق آمـد ز قاف و شین و عین
عشـق یعنی یک کلام و آن حســـــین

سروده ی مرحوم ابوالفضل سپهر

- - - - - - - - -

ممنون
لبیک یا حسین

یعنی در معرکه حاضر باشی، هرچند تنها بمانی

و مردم تو را بی یاور گذاشته باشند و تو را متهم و خوار شمارند

لبیک یا حسین

یعنی تو و مالت و زن و فرزندانت در این معرکه حاضر باشند.

"سید حسن نصرالله"
.......................................................................
سلام
وبلاگ جالبی دارید.خداقوت.
به ماهم سربزنید.
یاحق
سلام.من تازه با وبتون آشنا شدم, شما دختر کی هستید که همه نوشتند دختر همچین پدری هستی؟؟




کبوتر:

سلام :)
من دختر یه بابای معمولی ام عزیزم !

راستی به دلیلی که نمیدونم چیه ادرس وب سایت ها برای من نمیاد باید تو متن نظرات بنویسن...
سلام
نمایش فیلم مستهجن در کلاس درس فیلم‌سازی! در خدمتتان هستم.. یا علی
من وب ندارم.اهلش نیستم.فکرکردم بچه شهید هستی یا بچه ی کله گنده




:) به هر حال خوش اومدی ...
۲۶ آذر ۹۱ ، ۱۲:۱۷ ☫گروه انصار حزب الله☫
سلام علیکم.

خسته نباشید.

اپدیت جدید گروه انصار حزب الله(چند روایت از نمایشگاه های ایران).

همراه با لینک پخش انلاین در ادامه مطلب.

منتظر قدم و نظر شما هستیم.

یا سیدعلی.
قربونت.شما برای عزاداری میرفتید بیت,بهتون حال میداد؟(ببخشیدولی خودم ازاین کلمه حال میداد متنفرم ولی ی موقعهایی بهترین کلمه ست) اخه چندنفرگفتند برم بیت ولی فکرکردم باروحیم سازگارنیست,میخواستم از شما که رفتی بپرسم چطوریه؟




خواهش.
ببین خواهرجان؛ به ما اونقد می چسبید ک بخوام از شمال کشور پاشم بیام بیت همراه خیلیای دیگه از جاهای مختلف ...
من ک نمیدونم روحیه شما چطوره ک اینجوری فکر کردی؛ اما عزاداریهای بیت واقعا اعتدال توش رعایت میشه و حداقل اینه که مطالبی که تو منبر و نوحه و سینه زنی مطرح میشه همه ش معتبره نه مثلِ بعضی مجالس که ...
:)
واقعا از شمال میومدید؟!!
من فکرکردم فقط برای حاج محمود و هلالی اینجوریه
.من دوست دارم مثل مردها سینه بزنم.
یعنی بدون مانتو چادر,باپیرهن یقه باز,بایستم,سینه بزنم موقع حسین گفتن توسروصورت.
ولی بیت باید باچادرمثل خانمها بشینی آروم بزنی.
ولی برای حاج محمود وهلالی خانمها مثل مردها حتی پرشورترسینه میزنندوهروله میکنند.
یعنی من آرزو دارم یکبارخدامنو نامریی کنه برم مردونه.برای همین میگم روحیم به بیت نمیخوره.




آره از شمال میومدم.
تازه اگه اجازه بدی میخوام ادعا کنم افرادی که برای بیت میان خیلی بیشتر از هلالی و حاج محمودن...
خب این شور رو انصافا منم گاهی دلم میخواد. منم روضه اگر خیلی آروم باشه بهم
نمی چسبه.
اما وقتی جایی میرم که شعور به حدی غلبه داره که به هیچ وجه تو نوحه ها از موضع ضعف به عاشورا نگاه نمیشه به وجد میام...
وقتی روضه ی حضرت علی اکبر می خونن و واقعا واقعا بر مبنای شعور دلت رو به درد میارن سرشار از شور میشم...
یعنی ببین بدم میــــــــــــــــاد وقتی یه جوری روضه میخونن که دلت برا امام حسین و اهل بیت بسوزه. بهشون ترحم کنی... این مصیبت کمی نیس!

راستش هلالی گوش ندادم زیاد
اما با این که از طرفدارای پر و پا قرص مداحی های حاج محمودم اما هزار بار هیئت حاج محمود رو به یه دونه بیت نمی دم...

سلیقه منه البته ...
سلام
با یک اطلاع رسانی به مناسبت شهادت حضرت رقیه(س) به روز هستم

یا رقیه
۲۷ آذر ۹۱ ، ۱۵:۰۳ حجره نشین
سلام
برای شناخت یک اتاق و این که برای چه کاری ساخته شده باید به خود اتاق نگاه کنیم. همان طور که از وسایل یک اتاق می توانیم بفهمیم که آن چه اتاقی است، اتاق خواب است یا اتاق عمل یا نشیمن ، همین طور از استعدادها و نیروهایی که در درون انسان نهفته می توانم بفهمم کار او چیست و برای چیست؟
ایا تا بحال به استعدادها و امکاناتی که خدا در درون تو گذاشته توجه کردی ؟
هوالحی
سلام و علیکم و رحمه
کربلا کوته ترین راه برای رسیدن به معشوق ابدی و ازلی بود اما برای اهلش...
اکنون محرم است که آخرین فرصت را برای پیوستن به کاروان عاشوراییان و آدم شدن به هر دلسوخته ای میدهد...
اگر میخواهی جزو اصحاب حسین باشی باید با دلت بیایی نه با عقل..
اگر با عقل بیایی توان همراهی با کاروان حسین علیه السلام را نداری به طوری که پاهایت به لرزه می افتد...
در این عالم به تنها کشتی که می توان اعتماد کرد برای سلامت ماندن از طوفان بی دینی و راحت طلبی و خمودی کشتی اباعبدلله حسین است و بلیطش فقط رسم عاشقی دانستن...
هر چه بیشتر به حادثه عاشورا و جریانات ما قبل آن فکر می کنم...
از جریان چگونه ملحق شدن وهب به کاروان آقا و رسیدن آقا به کربلا و چگونگی شهادت شهدای کربلا و چگونگی مصیبت اسیران کربلا...
فقط و فقط به این نتیجه میرسم که آقا و مابقی شهدا و اسرا کربلا تسلیم قضای الهی بودند و لاغیر...
حال باید اندیشید چرا خداوند مهربان می خواهد برای عزیزترین کسانش این اتفاقات بیافتد..
من که فقط یک نتیجه می گیرم...
خداوند خیلی انسان ها را دوست دارد...
خداوند همچین مصائبی را برای عزیزترین کسانش مقدر کرد تا در آینده کسانی که مصیبت های کربلا را می شنوند دلشان به راه بیاید و آدم شوند...
به خاطر همین هست که خداوند عشق به حسین را در همه ی دل ها قرار داد...
به همین خاطر امام روح الله فرمودند که محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است، چون تنها راه آدم شدن در اسلام است...
حال تمام حرفم اینجاست که خدا همه ی این مصیبت ها را برای عزیزترین کسانش به وجود آورد تا من آدم شوم...
به خاطر همین است که محرم آخرین فرصت آدم شدن است...
اگر در محرم آدم نشویم دیگر فرصتی نیست...
حسین آخرین مکتب برای آدم شدن است...
عشق به حسین را خداوند در وجود همه ی انسان ها قرار داده است...




کبوتر حرم:
سلام
ممنون از حضورتون
و متن مفیدتون
داستان پذیرفتن توبه حضرت آدم را که شنیده ای...
حضرت جبرئیل به حضرت آدم فرمود این اسما را تکرار کند...
یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی... یا قدیم الاحسان بحق حسین...
وقتی حضرت آدم این اسم را تکرار کرد دلش گرفت...
وقتی دلیلش را پرسید، آنجا بود که حضرت جبرئیل برای اولین بار روضه خواند و آدم گریه کرد و توبه اش پذیرفته شد...
اگر در دانشگاه امام حسین آدم نشویم باید فاتحه آدم شدنمان را بخوانیم...
زینبا،شرمنده که بهای‌حسینی شدن ما«بی‌حسین»شدن تو بودو شرمنده تر آنکه‌تو بی‌حسین شدی وما حسینی نشدیم...
آلتماس دعا...
یا علی
hgjlhs nuh\
عاشقتم که محمود دوست داری,کلا عاشق هرکی که حاج محمود دوست داره هستم.امیدوارم سال دیگه زنده باشم بیت قسمتم بشه.




:) ان شالله ...
البته فاطمیه هم مراسم دارن بیت ...
اما چی؟
سلام
به مناسبت شهادت حضرت رقیه(س) بروزم...تشریف بیارید
"شهود آتشین" را برای آن ها سروده ام. برای آن ها که از بیدار شدن ما ناامید شدند و خودشان تمام دارایی مادیشان برداشتند و برگشتند که ما را بیدار کنند. ما که ورای دنیای مادی را نمی بینیم. ما که ورای استخوان و پلاک را نمی بینیم. آمدند تا با همین ها بیدارمان کنند....

دعوتید به خواندنش.
"روشن آباد دل" نوشته: "نفس المهموم یعنی نفس های غمگین"
در زبان عربی موصوف و صفت از هم تبعیت می کنن. یعنی اگر معنایی که ایشون فرموده ن مورد نظر روایت بود، نفس هم باید الف و لام می گرفت. اما چون مضاف و مضاف الیه هستن، فقط مضاف الیه الف و لام میگیره. بنابراین معنایی که بنده عرض کردم درسته.




سلام خواهر جان
فرمایش شما درسته.
سلام ممنوم سر زدید...ایشالا تو همه ی مراحل زندگی موفق باشید
یا علی
۲۹ آذر ۹۱ ، ۲۰:۰۳ ذی القربی/شمسیان
سلام.خانواده معظم له روی موکت زندگی میکنند.روزی به منزل ایشان رفتم،یک فرش مندرس آنجابود...،منتظر حضور گرمتون.
آی آی آی مهدی جان...

آنقدر در میزنم تا که بگشایی
جای آخر آمده عبد هرجایی...

پشت در تاریک و من واهمه دارم
من امانت نامه از فاطمه دارم...

جان مولا واکن...
جان مولا وا کن...
جان مولا وا کن...
بی قرارم!
سلام و سپاس از لطفتان.
اسم قشنگی است.زودتر بروز کنید.لینک شدید.




اشعار شما هم لینک شد.
ان شالله بعد از صفر...
۳۰ آذر ۹۱ ، ۰۷:۱۵ روشن آباد دل
با سلام و تشکر از کاربر محترم باران
امام صادق علیه السلام فرمودند:
نَفَسُ الْمَهْموم لِظُلْمِنا تَسْبیح وَ هَمَّهُ لَنا عِبادَة وَ کِتْمانُ سِرُّنا جِهادُفى سُبیلِ الله
آه کشیدن کسی که برای مظلومیت ما غمگین است، تسبیح خداست.
پس نفس المهموم برگرفته از این حدیث حضرت می باشد.
حقیر هم معنا کردم نَفَس های غمگین،(نون و فا مفتوح است)
ان قلتی که فرموده بودید برای چه بود؟




ایشون منظورشون این بوده که نَفَس های غمگین درست نیست؛ چون اگر این جوری ترجمه کنیم میشه صفت و موصوف، در حالی که نفس المهموم ترکیب اضافی هست نه وصفی.
یعنی نَفَسِ فردی که مهموم است ...
من از هر دوی شما تشکر می کنم !
امشب ساعت 11 طولانی ترین شب ساله...

خانواده ها1بار دیگه دورهم جمع میشن...

میدونی شب یلدا قشنگیش چیه؟؟

که اگه کینه وکدورتی بین ما باشه باجمع شدنمون دورهم دلامون به هم نزدیک می کنیم...

عموم میگه بچه ها یکی کتاب حافظ که توی قفسه کتاباست برام بیاره...

عمو تفألی به حافظ میزنه...

که این بیت ازحافظ میاد:
رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفه​های عجب زیر دام و دانه توست
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست
علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن
که این مفرح یاقوت در خزانه توست
به تن مقصرم از دولت ملازمتت
ولی خلاصه جان خاک آستانه توست
من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی
در خزانه به مهر تو و نشانه توست
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که توسنی چو فلک رام تازیانه توست
چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز
از این حیل که در انبانه بهانه توست
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست


هرکی یه آرزو میکنه:...........................................................................................نوبت

من که میرسه اشک توچشام جمع میشه:نگاه به عکس

بابام میکنم یکدفعه باصدای بغض آلودم میگم
نوشته شده توسط:گمنام.
۰۱ دی ۹۱ ، ۱۱:۰۹ طاها رحمانی
سلام
قلمتون مانا؛ زیبا می نویسید!

برخلاف میلم:
اشک هایش را دیدم..؟؟
۰۱ دی ۹۱ ، ۱۲:۱۶ حجره نشین
سلام دوست عزیز
من از شما سئوالی دریافت نکردم تا تعهد پاسخ گفتن به ان را داشته باشم در هر صورت اگه دوست داشتید دوباره بپرسید تا پاسختان را بگیرید.




!!
۰۱ دی ۹۱ ، ۱۵:۱۴ انتظارزیبا
سلام.
شماکه قابل ندونستیدتشریف بیاریداومدم رسمادعوتتون کنم به خونه ی خودم وببینید
گیسوطلاچی گفته..
تشریف بیاریدگیسوطلاخوشحال میشه ...یاعلی(ع)
۰۱ دی ۹۱ ، ۱۵:۴۳ ... (همونه شک نکن)
سلام
بیشتر هوای مردای شهرتونو داشته باشید شما که مدعی هستید
مقداری هم راجع به شهدای شهرتون مثله شهید مجتبی علمدار یا حسین بصیر و... یا اصلا شهدای زنده ای که اراذل شهرتون همین چند وقت پیش خونشو آتیش زدن همونی که تو جنوب راویتون بود حاج مجیدو میگم . انصافا حیف که فاصلست بین ما والا یه لحظه هم ازش جدا نمیشدم . زندگی این حاج مجید روضست
اگر یه وقتی واستون نوشتم لطف کنید فقط خودتون بخونید.





سلام.
یادم نمیاد ادعایی کرده باشم ...
نقدتون به جاست، ولی تو پروفایلم اسم شهری ننوشتم؛ قادر نیستم آزادانه از شهدای شهرم بگم.
*شهید علمدار و شهید بصیر هم استانی هستن.
حاج مجید رو متاسفانه کم میشناسم.



ج2:
خیر؛ پروفایلم عوض نشده همونه...
راجع به پدر و پسر، بنده با اطمینان صد در صد میدونم که شهیدان اسماعیل زاده بودند، ابراهیم و حسین.

ممنون از توضیحاتتون راجع به حاج مجید...
خدا عاقبتشون رو به خیر کنه ان شالله.
۰۲ دی ۹۱ ، ۱۳:۱۷ درهمین حوالی
آسمانِ این دلم؛

تمام، پاک می شود؛

به دست تو، ای خدا؛

از این گناه گرفتگی ...
سلام.

من شما رو لینک کردم.خوشحال میشم بهم سری بزنید و اگر مایل بودید منو در لیست پیوندهاتون قرار بدید.
با عنوان"کفش های ماه"




سلام.
ممنون.




۰۳ دی ۹۱ ، ۱۶:۲۳ انتظارزیبا
http://www.kelishe.com/wp-content/uploads/2012/10/Rose10.jpg
سلام.
تقدیم به شما..
التماس دعا...
خداکنه عکس نشون بده...




سلام زیبا جان
ممنون از عکس قشنگت باز شد :)

با این که خیلی دوست دارم نوشته های پر از احساستو بخونم ولی ببخش که نمیرسم سر بزنم یا نظر بذارم . فرصتم خیلی کمه این روزا باور کن...

موفق و موید باشی ان شالله ...
۰۴ دی ۹۱ ، ۱۴:۰۴ درهمین حوالی
خانه ای دارم! درهمین حوالی بی پرده ، بی پنجره ، بی در ، بی دیوارمسرورم که به حوالی ان قدم گذاشتی سپاس
اپم
۰۵ دی ۹۱ ، ۰۸:۵۷ عمو ارشاد
سلام بر مدیر محترم و

از این به بعد شهید مطهری حق ورود به مسجد اعظم قم را ندارد

چون...
۰۶ دی ۹۱ ، ۱۶:۰۷ حجره نشین
سلام مهربانم

انسان قبل از شروع به حرکت باید آزاد شود واز سودها،تعصب‏ها، عادت‏ها و تقلیدها خود را خلاص کند.اگه این کار را کردیم راه برای رسیدن به کمال برایمان فراهم شده و الا قطعا درجا خواهیم زد و حتی برگشت به عقب نصیبمان خواهد شد .

۰۶ دی ۹۱ ، ۱۷:۱۱ حجره نشین
سلام مهربان
بنده اشکالی در نوع حرف زدن نمی بینم در مورد شکللکها یکی دو مورد حق با شما است که سهوی بود و بعدا تصحیح شد ،
یک نکته را نیز خدمت شما عزیز عرض کنم که نباید همه را مجاب کنیم که به سلیقه ما عمل نمایند . موفق باشید




کبوتر حرم: اگر منظورتان از مجاب کردن این است که کامنت های گذشته ی شما با اعمال جزئی یک سری تغییرات تایید می شد، علتش این است که نوع حرف زدن شما و شکلک های موجود را مناسب شان یک روحانی و حتی یک انسان معتقد مقید نمی دانم و مایل نبودم بنده در این کسر شان شریک باشم؛ و گمان نمی کنم این مسئله سلیقه ای باشد یا مختص به شخص بنده.

به جای سوال هایی که پشت سرتان مطرح می شود؛ بنده علت را از خودتان پرسیدم تا با قضاوت عجولانه نفس خودم را مکدر نکرده باشم... الباقی مختاریـــد حاج آقــــا !
۰۶ دی ۹۱ ، ۲۰:۵۷ بنت الهدی
خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر
این هبوط بی دلیل، این سقوط ناگزیر

آسمان بی هدف، بادهای بی طرف
ابرهای سر به راه، بیدهای سر به زیر

ای نظاره ی شگفت، ای نگاه ناگهان!
ای هماره در نظر، ای هنوز بی نظیر!

آیه آیه ات صریح، سوره سوره ات فصیح
مثل خطی از هبوط مثل سطری از کویر

مثل شعر ناگهان، مثل گریه بی امان
مثل لحظه های وحی، اجتناب ناپذیر

ای مسافر غریب، در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم، با تو در همین مسیر!

از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور! دیدمت ولی چه دیر!

این تویی در آن طرف ، پشت میله ها رها
این منم در این طرف، پشت میله ها اسیر

دست خسته ی مرا، مثل کودکی بگیر
با خودت ببر، خسته ام از این کویر!
ممنون
التماس دعا
۱۲ دی ۹۱ ، ۱۸:۳۷ ارادتمند
سلام بر مدیر محترم

به روزم با

معجزه حضرت رقیه از زبان خادم الحرمین الشریفین



کبوتر حرم:

با عرض معذرت از محضر خوانندگان این نظر
جناب اقای مشایخی !
من از نگارشِ شما، و از وبلاگتون، و از ادعای ایمانتون متنفرم !

آدرس وبلاگتون رو از این نظر و همه نظراتی که در طول چندماه اخیر گذاشتید حذف کردم، چون اصلا مایل نیستم خوانندگان وبلاگم هم با دیدن متن های متناقض شما، دلشون به حال ناخوبی بیفته.

من آدم های سوسول و بی دین رو راحت تر تحمل می کنم؛ تا امثال شمایی که به اسم مذهب، خلافِ مذهب حرف می زنید ! و خلافِ شیوه ای که اهل بیت در نشر معارف خواستند!
بحثِ علمی یک چیزه، تمسخر و قداست زدایی که شما استادشین، یک چیز دیگه!

هر بار که پا به وبلاگتون گذاشتم و چشمم به قلمِ شما افتاد، تا مدتی حالم بد بود!

به همین دلیل جوابتون رو همین جا نوشتم؛ نه توی وبلاگ خودتون.
یادم نمیاد با کسی چنین برخوردی کرده باشم تا حالا.

لطفا دیگه این سمت پیداتون نشه...
سلام علیکم و رحمه
با مطلب"کاش ما هم مثل صفی الله بودیم..." به روزم...
منتظرتان هستم...
التماس دعا
۱۳ دی ۹۱ ، ۱۶:۲۶ فاطمه سادات منتظرالظهور
سلام و خدا قوت هم صراط
عزاداریا قبول درگاه حق
وفات حضرت استاد آیت الله العظمی مجتبی تهرانی رو تسلیت میگم
حاجاقا همیشه خیلی خود دار و تو دار بودند اما چی شد شب 23 ماه رمضون؟! که فرمودند:
"امشب می خواهم همه مناسبات و تشریفات و مرجعیت را کنار بگذارم و روضه ای که در دلم مانده است را برایتان بخوانم."
سخت دلتنگیم و گریان
حاجاقا امسال شب قدر تنها اگر مولا و آقامون بیان احساس غربت نمیکنیم!
بقیه بحث رو تو وبلاگ این حقیر دنبال کنید
در پناه مهدی فاطمه (ع)




سلام. هرچند میدونم این کامنت سند تو آله؛ ولی چه عجب بعد از چندماه برگشتی به نوشتن ! خوشحال شدم و از دلیلِ برگشتت ناراحت البته :(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی