جــدال بر سرِ هوای نفس
قطعا اتفاقی که در روز یکشنبه 15 بهمن پس از سخنان موافقان و مخالفان استیضاح وزیر کار در مجلس شورای اسلامی افتاد، از دید هر ناظر بی طرفی همان گونه که سردبیر کیهان در یادداشت روز دوشنبه نوشته اند، در این برهه ی حساس یک اشتباه بزرگ بود.
سخنان جنجالی آقای رئیس جمهور، بسیار نامناسب با شأن و جایگاه ایشان، و نیز سخنان تحقیر کننده ی جایگاه ایشان، از زبان رئیس مجلس دون شأن و جایگاه مردم ایران اسلامی بود.
بی شک دشمنان و مغرضان که مدتها در انتظار چنین صحنه ای نشسته بودند -که اختلافات پشت پرده به صورتی عیان در جامعه مطرح گردد- از این اتفاق خوشحال و مسرورند. اما بسیاری از اشخاص مختلف که از جایگاه های مختلف در این باره چه منصفانه و چه غیر منصفانه اظهار نظر کردند، دچار غفلتی بزرگ و به نظر حقیر غیر قابل انکار شده و متاسفانه به زمینه ها و شرائط روانی حاکم بر روابط ، و مجلسِ یکشنبه ی گذشته و نوع واکنشها، خصوصا از طرف ریاست مجلس و برخی از نمایندگان توجه نشده است.
با قبول کامل یادداشت روز کیهان به قلم آقای شریعتمداری و اشتباه بزرگ رئیس جمهور،، مدتهاست که تعدادی معدود از مجلسیان در عملی تقابلی با دولت به بهانه های مختلف علی رغم تذکرات مختلف رهبری معظم که از چند سال پیش مبنی بر تعامل دولت و مجلس و تقنین قوانین قابل اجرا و عدم ورود مجلس به جزئیات اجرایی کشور، سعی در بستن دست و پای دولت و شخص رئیس جمهور و حاشیه سازی در روند رو به رشد کشور دارند، و صد البته که اکثریت نمایندگان محترم مجلس نیروهای پایبند به فرامین رهبری و دلسوزند. این عده، همان طراحان همیشگی استیضاح ها و سوال از رئیس جمهورند و بر هر شخص آشنا و نا آشنای سیاست پوشیده نیست که بر اثر حب و بغض ها بصورت برنامه ریزی شده این خط و سیر خطرناک را طراحی و پیگیری می نمایند.
هرگاه رهبری معظم -علی رغم جایگاه رفیعشان، که نباید در هر موضوعی ورود پیدا کرده و موجبات ناراحتیشان فراهم گردد و هزینه تراشی ها- مسئله ای را ختم به خیر می کنند، با فاصله ای اندک و به بهانه ای ناچیز باز هم مسئله سازی و درگیری و اصطکاک بین دولت و مجلس را باعث می شوند!
افرادی که اگر دولت خوب کار کند، آن را انکار کرده و از کنار آن خاموش می گذرند و اگر با نظر آنها سازگاری نداشته باشد، علی رغم تاییدات مفصل و بی مانند رهبری از دولت، آن را منکوب می کنند؛ و صد البته که معلوم است خط فکری آنها از کدامین سو تغذیه شده و هدفشان همان اثبات ناکارآمدی دولت ولایی و مورد تایید رهبری است و به انتقام از اینکه چرا سردارشان در مصافی نابرابر در تیر 84 از رقیب بی نام و نشان و جوانش عقب ماند و باز هم چرا مردم به سران فتنه در تیر 88 اقبال نکردند و باز هم روند اجرایی احمدی نژاد را برگزیدند؟
سوال این است: دولت نهم که به استناد آمار و سخنان دل سوزان و نیز حمایتهای بی بدیل رهبری دولتی نمونه و اسلامی و عادل و استکبار ستیز و پر کار و .... بود؛ پس چرا در همان برهه نیز همین عده ی معدود در مجلس باز هم ساز مخالف می زدند؟؟؟
پس از انتخابات 88 نیز که آقایان با نادیده گرفتن تمام جنایاتی که بر کشور رفت، سکوت کرده و جای شاکی و متهم را در روز روشن و البته با همراهی برخی افراد در قوای دیگر عوض کردند؛ آنهایی که باید طبق موازین قانونی با قانون شکنان برخورد می کردند و نکردند، و آنها را به ژنرال هایی بالقوه تبدیل کردند!
تاکید می کنم عمل رئیس جمهور در مجلس مورد قبول نیست، اما بد نیست به زمینه ها و البته باز خوردهای این رفتار هم اندکی بنگریم.
درست در شرائطی که روابط دولت و مجلس با وساطت رهبری معظم انقلاب می رفت تا به روابطی کاملا دوستانه و راهبردی تبدیل شود، همان مجموعه ی منسجم در مجلس که سودی از این رابطه ی دوستانه نبرده و البته بزرگان آنها در آستانه ی انتخابات با این فرض، خود را بازنده ی این روابط می دیدند، به سرعت دست به کار شده و به بهانه ی انتصابی بی مورد و بی اهمیت طرح استیضاح یکی از بهترین وزرای کابینه را تقدیم هیئت رئیسه می کنند.
در دولت نهم، مرد جنجالی و متوهم همراه رئیس جمهور که بسیاری افراد (بخوانید سردار بزرگ و احزاب زنجیره ای و یاران او) اخبار او را تا مدتها در صدر اخبار روز کشور مطرح کرده و مدام بر حجم آن می افزودند، آنجا که گفت ما دوست مردم اسرائیل هستیم؛ با نهیب رهبری مواجه شد! نکته ی جالب توجهی که رهبر فرزانه ی انقلاب به آن توجه دادند این است که فردی حرفی بی مورد زده نه او اهمیتی دارد و نه حرف او.
جنابان در مجلس، تمام امور کشور ، شرائط بحرانی اقتصادی، اعلام جنگ اقتصادی دشمن، چنگ و دندانهای مستکبرین و اسرائیل و کشورهای مرتجع عربی، پیچ تاریخی بیداری اسلامی و گرانی و مشکلات روز مره ی مردم و ... را در درجه ی اهمیت چندم قرار داده و دادِ وا اسلاما سرداده که انتصابی غلط در گوشه ای از کشور انجام گرفته!!
این قسمتِ رو و ظاهر ماجراست، و بماند آنچه در پشت پرده در بین طراحان گذشته است که به راحتی می توان از لبخند رضایت و احساس پیروزی پس از جلسه ی یکشنبه ی مجلس به جای ناراحتی از چنین وضعی بر لبانشان نشسته بود، دریافت؛ بله آنها به هدف خود، انتقام از مردم و احمدی نژاد رسیده اند!
اما آیا ماجرا به همین جا ختم شد؟؟
آقای لاریجانی فرمودند چرا به فرامین رهبری گوش ندادید و چرا به حکم ولی فقیه ...
آقای رئیس مجلس ولایت مدار! اگر یک طرف، به عمد یا غیر عمد از کوره در رفته و به غلط و اشتباه این فرامین را عمل نکرد، شما چه؟ آیا عمل غیر اخلاقی آقای رئیس جمهور و غیر ولایی برخورد کردن ایشان مجوزی برای غیر اخلاقی و غیر ولایی عمل کردن جنابعالی هم هست؟
متاسفانه پس از سوء استفاده ای که آقای احمدی نژاد از نوار منتسب به برادر رئیس مجلس علیه رئیس مجلس داشتند، سنگین ترین اهانت ها چه به شخص و چه جایگاه رئیس جمهور توسط آقای لاریجانی انجام گرفت. آنجا که مدام شعارهای ایشان -که توسط رهبری تایید شده بود و در عمل هم چهره ی کشور را چه در داخل و چه در بین الملل سرافراز نموده است- توسط آقای لاریجانی به سخره گرفته شد. کأنّ عقده ای کهنه و سربه مهرسر باز کند و نهاد ایشان را عیان نماید...
این است رسم ولایت مداری؟
با اینکه عمل آقای احمدی نژاد صد در صد اشتباه بود؛ نهایتا اینکه ایشان شما را متهم کردند؛ نمیشد شما سکوت کنید؟؟ آیا این رفتار دفاع از حریم مجلس بود یا عقده گشایی!؟؟ رفتار مومنانه این است؟
هر روزه از شروع دولت نهم و بلکه قبل از آن صدها تهمت و دروغ و ناسزا نثار شخص رئیس جمهور و دولتش می شود؛ که گاهی و فقط به عدد انگشتان دست بروز کرده و به گله گذاری رسیده است. همه به یاد دارند که این نوع برخورد حتی با بنی صدر خائن نشده بود و هیچ یک از مجلسیان با آن همه جنایات و خیانت های او چنین رفتاری را از سر ولایت مداری و یک تذکر امام ره با او نکردند. در دوران موسوی هم که با یک نه گفتن به نخست وزیر، قهر او را در شرائط جنگ شاهد بودیم چه رسد به استیضاح و ... در دوران سردار سازندگی! کسی جرئت چنین امری را نداشت چه رسد به مجلس، و از همه جالبتر که همین مدعیان آتشین امروزی در دوران اصلاحات گوش فلک را از فریادِ مدارا پر کرده بودند. (نه تنها قیاس ایشان با مثل احمدی نژاد قیاسی کودکانه است، بلکه بسیاری از مدعیان انقلابی و ولایی بودن هم با احمدی نژاد قابل مقایسه در خدمت گزاری و ... نیستند)
آقای لاریجانی! شما هم یک بار به جان می خریدید و به خاطر خدا و رهبری و مردم و شرائط حساس کشور سکوت می کردید.
شما که زودتر از همه فریاد ولایت مداریان بلند بوده و هست، یک بار هم در عمل نشان می دادید و تحسین همگان را بر می انگیختید؛ آیا این برای جایگاه رئیس مجلس و احتمالا کاندیدای آینده و شان ملت ایران بهتر نبود؟؟
نگویید دفاع از شان مجلس؛ چرا که انتقادات احمدی نژاد از نحوه ی تعامل مجلس را می شد با آرامش پاسخ داد که در بخش اول صحبتهایتان با استنادات قانونی دادید. اما بخشی که مربوط به نوار بود، یک امر شخصی بود و می شد که اینگونه نباشد.
خنده ها و دیده بوسی های پس از جلسه ی روز یکشنبه، حاکی از فتح و ظفر بود و دون شأن مومنان و دوستان انقلاب، خوشحالی و سرور از برهم خوردن روابط و برادری و احیاناٌ متهم کردن دیگران به این برهم زدن... نقش شما چه بود؟
ظفر آن هنگام است که بر خشم خود مسلط گردی برای خدا. آن هم در چنین جایگاهی. یادتان هست آب دهان و صورت مالک ؟ غافل نشویم از سوت و کف دشمنان. نامه ی کلینتون به اوباما را به دقت بخوانید!! آنگاه سخنان امام در صحیفه ی نور را. آنجا که فرمود بترسید از روزی که دشمن از شما حمایت و تعریف کند!!
آنانی که در عمل ولایت مدار بودند و شکنجه و تبعید شدند، بسیاری یا از مسیر منحرف شدند و یا در نیت از اول دچار مشکل بودند، چه رسد به "ادعای" ولایت مداری. از حرف و ادعا تا عمل؛ فاصله از فرش است تا به عرش...
به نقل از: معبری رو به آسمان
جالب بود وبسیار زیبا
علیک سلام.
دست نویسنده ی بزرگوارش درد نکنه.