پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۴۹ ب.ظ
اعوذ بالله من نفسی
ذنب یعنی دم...
گناه را "ذنب" نامیدند؛ از آن رو که دنباله دارد.
گاهی عصیان بخشیده می شود؛ اما دُمش به سنت آفرینش دنبالت راه می افتد!
خدایا پناه می برم به تو
از شر شیطان
از خودم و از "هوای" نفسم...
سر به "هـــوا" می شوم گاهی...
خدایا پناه می برم به تو
از دنباله ی سر به هوایی هایم ...
کار را باید به "مبدل السیئات بالحسنات" واگذار کرد؛
نه تنها گناه را ببخشد و نه تنها از عواقبش نجاتت دهد؛
بلکه به حسنات تبدیلش کند و از برکاتِ حسنات بهره مندت کند!
خدای من این گونه است ...
حبیبِ من ...
دل گویه: هان! مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب/ باشد اندر پرده بازی های پنهان؛ غم مخور !
بعـــدنوشتـــ :
باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد / گاهی بهشت در دل آتش میسر است ...
۹۲/۰۲/۰۵
.....
یامبدل السیئات بالحسنات...
سرم به دنیی وعقبی فرو نمی آید/ تبارک الله از این فتنه ها که در سر ماست
.....
بدعا آجی
.....