رزق معلوم ...
حبیب من
هرگاه حب چیزی مرا فراگرفت که ارزش دل بستن نداشت، تو آن را از من گرفتی.
گاهی تمام تلاشم را برای رسیدن به مقصدی به کار گرفتم که گمان می بردم خیرم را در آن قرار دادی؛
اما تو تلاشم را بی ثمر کردی !
هرگاه به خاطر خواهش دلم یا از روی نقص علم، در پی چیزی دویدم، تو مانع رسیدنم به هدف شدی!
امــــا
هرگاه بخاطر تو از چیزی گذشتم، تو آن را به من بازگرداندی؛ یا بهترش را عنایتم کردی.
هرگاه از صمیم دل چیزی را به تو واگذار کردم به بهترین نحو به سرانجامش رساندی!
حبیب من
تو را هزاران بار شکر ...
به خاطر تمام شرهایی که در مسیر مبتلا شدن به آن بودم و تو از سرم رفع کردی.
به خاطر تمام خیرهایی که حواسم به آن ها نبود و تو بر سرم نازل کردی .
به خاطر آن خیر کثیری که به تو سپردمش و ...
به لطف تو؛ رزقِ طهوری شد که زندگی ام را به او پیوند زدی .
ایمان آوردم که هم ســِــرِ هر زن یا مردی در کتاب الهی ثبت است!
مانند همه ی الطاف الهی... رزق معلوم...
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم ..
پ.ن: به قول حاجیم این جاست که تفاوت انقلابی و غیرانقلابی مشخص میشه. وقتی احمدی نژاد با بیست و چهار میلیون رای روی کار اومد، از لحظه اول تا تونستن بهش غیرقانونی گفتن! کارشکنی کردن و تا تونستن پیش داوری ... ولی حالا با این که کاندیدای مورد نظر انقلابی ها، رای نیاورده، همه به منتخب تبریک میگن و همه تلاش دارن باهاش همکاری کنند و چیزی نگن و کاری نکنن که برای نظام هزینه تراش باشه...
اگر انقلاب رو "بچه" ی اون داستان تاریخی بگیریم:
از این جاست که مشخص میشه مادرِ واقعی بچه کیه ...