شهیندخت مرا به یاد عشق دیرینه ام انداخت...
از خیلی سال قبل دوست داشتم حقوق بخوانم! می گفتم می خواهم بروم در حوزه حقوق زنان و خانواده مشغول به کار شوم؛ مگر نه این که مولایم سیدعلی فرموده امور مربوط به زنان را باید خود شما زنان پیگیری نمایید؟
اما
دست سرنوشت ما را به حوزه ای نامربوط به حقوق کشاند؛ و درگیری های بی شمار درسهای رشته پزشکی آرزوهای دوره نوجوانی ام را می رفت که به دست فراموشی بسپارد.
.
.
.
چندی قبل خبر انتصاب بانویی به نام شهیندخت مولاوردی را شنیدم؛ به عنوان معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده...
.
.
از آن جا که اخبار حاکی از آن بوده که از تمامی اقشار زنان فعال دعوت به عمل آمده و از میان آنان مولاوردی برگزیده شده، کنجکاوی ام برای شناخت این بانوی منتخب افزایش یافت !!
آن چه می خوانید - البته اگر حوصله کنید و بخوانید!- حاصل همین کنجکاوی مختصر است.
.
او فعال حوزه زنان و دبیر کل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان و عضو حزب سابق مشارکت است؛ (بی شک میدانید حزب مشارکت پس از فتنه 88 منحل شده) مولاوردی که از مدعیان تقلب در انتخابات 88 بوده و به گفته خودش در صف اول آشوب های پس از انتخابات 88 حضور فعال داشته، اکنون سکان دار مرکزی شده که مرجع تصمیم گیری امور مربوط به زنان و خانواده است!
همچنان به این سوال بی پاسخ می اندیشم: چطور از مجرای همان انتخاباتی که هرگاه به مذاق این ها خوش نیاید متهم به تقلب می شود، فردی رییس جمهور شده که چنین فردی را به عنوان نماد اعتدال، معاون خودش کند؟!
.
.
از این سوال بی ربطی(!) که هیچ کدامشان جوابی برایش ندارند، می گذرم؛ شاید بهتر باشد چندتایی از مبانی مولاوردی را برای دفاع از حقوق زن مرور کنیم؛ من فقط تک جملاتی را از مقاله های ایشان برداشته ام؛ جملات این رنگی صحبتهای ایشان است!
از نوشتارهای "زنان در سیاست، همچنان جنس دوم" و " بررسی علل و ریشه های خشونت علیه زنان" :