.:. چادرم ؛ پرچم من .::.

آن گاه که عشق کامل شد؛ پروانه عاشق شد، به آتش عشق پروانه خواهد سوخت...

.:. چادرم ؛ پرچم من .::.

آن گاه که عشق کامل شد؛ پروانه عاشق شد، به آتش عشق پروانه خواهد سوخت...

سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۱، ۰۶:۵۰ ق.ظ

دَم نــــزن !

بسم الله

 گاهی وقتا دلم می خواد، دستمو بذارم زیر چونه م، زل بزنم به خدا، ازش بپرسم: خب که چی مثلا ؟؟؟

بگم خدایا، با این همه اتفاقات مختلف و پیچاپیچ چی می خوای بهم بگی؟ چی بهم بفهمونی؟

خدایا تو که میدونی خودت؛ من در مقابل حکمت شما، خنگ تشریف دارم ، کنایه بگی نمی فهمم!

خدای خوب؛ اگر صلاح میدونی، یه کم واضح تر بهم بگو. اگر صلاح میدونی...

***

هر دفعه که یک مصیبتی سرت هوار میشه میگی: این دیگه ته خطه؛ دیگه نمی کشم؛ دیگه بریدم! دیگه نمی تونم! اما همون خدایی که درد رو داده، کمکت می کنه! یه روزی می فهمی همون درد رو هم پشت سر گذاشتی. می گذره... ولی "سخت" می گذره ... خیلی سخت ...

و این تویی که هم باظرفیت تر میشی، و هم بزرگتر... بیچاره کسی که انقد مبتلا بشه به امتحانای "همزمان" که بزرگ نشده، "پیر" بشه از درد ... بشکنه فقط!

پ.ن: «بگذار از تجربه هایم برایت بگویم. اگر درد داری، تحملش کن! روی هم که تلنبار شد، دیگر نمی فهمی کدام درد از کجاست؛ کم کم خودش بی حس می شود ... »

یا خیر حبیب و محبوب

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۱۳
کبوتر حرم