.:. چادرم ؛ پرچم من .::.

آن گاه که عشق کامل شد؛ پروانه عاشق شد، به آتش عشق پروانه خواهد سوخت...

.:. چادرم ؛ پرچم من .::.

آن گاه که عشق کامل شد؛ پروانه عاشق شد، به آتش عشق پروانه خواهد سوخت...

دوشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۱، ۰۴:۵۳ ب.ظ

علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد ...

یادش بخیر

شب ها و روزهای سال هشتاد و هشت

که خواب به چشممان نمی آمد

که تا چشممان به عکسِ آقا روی دیوار می افتاد، بغضمان جاری می شد روی گونه هایمان ...

که انگار انرژی مان تمام نمی شد.

برنامه شخصی ودرس و مطالعه سیاسی و بحث در خانواده و حضور در اجتماعات و غیره همه بود و انگار باز هم وقت زیاد می آوردیم و کار کم !

که انگار میدانِ جنگ را به چشم می دیدیم و به دل باور داشتیم !

.

یادش بخیر

وقتی مجبور می شدیم با عمویی که در دامنش بزرگ شدیم، به بحث بنشینیم و

او که سال ها مُهرِ حزب اللهی بودن خورده بود روی پیشانی اش،

به مای نسل سومی و حتی چهارمی بگوید : افراطی هستی ! آتشت تند است !

و ما بپرسیم : مگر "تبعیت" از ولایت، حـــد دارد که از حدش که بگذری، افراطی بشوی؟

و در نهایت، عمو بگوید : بچه جان این انقلاب را ما بودیم که به ثمر نشاندیم، آن وقت تو به ما درس انقلابی گری می خواهی بدهی؟

و ما بگوییم: می پرسیم تا درس و تجربه بگیریم، اما شما درس های جدیدتان با درس های گذشته تان تناقض دارد !!

من به همه ی آن هایی که در روزگارِ دفاعِ هشت ساله هم رزمِ پدرم بوده اند، می گویم عمـــو .

.

یادش بخیر

که می گفتیم و می نوشتیم : دوست دارم مالک باشم که تا در خیمه معاویه بروم و مولایم بگوید : برگرد !

این شرف دارد که چون بعضــــی ها در کنارِ آقا باشم و ایشان ندا سردهد : این عمــار؟

.

نمی دانم چشمهایمان ضعیف شده که نمی بینیم، یا دل هایمان به خواب زمستانی رفته!

چرا مشاعرمان در خماری رفته و اعضایمان دچار کرختی شده؟

یک نگاه اگر به جبهه ی خودیِ سال هشتاد و هشت بیندازیم، می فهمیم این جبهه ی به نسبت، یک پارچه ی آن روزی، امروز، خبرهای خیلی خوبی ندارد ...

اگر نبود کد و رمزهایی که آقا کاملا به موقع می دهد، و اگر نبود ایمانمان به این که ایشان استادِ مدیریت بحران است، و اگر نبود یقینمان به نظرِ عنایت و دستِ حمایت ولی عصر ارواحنا فداه، جا داشت بر خود بلرزیم.

امید دارم به پیروی از مقتدایمان، هنوز که فتنه در نطفه است، راهِ خفه کردنش را بدانیم ...

و امید دارم که این بار، آن همه تلفات ندهیم ؛ که مولایمان فرمود : هیچ فتنه ای هرچقدر هم پیچیده باشد، نمی تواند این نظامِ الهیِ متکی به مردم را زمین بزند، امــــا ، میزانِ هوشیاری ماست که میزانِ خسارتِ حمله را تعیین می کند ...

پ.ن بی ربط به موضوع این نوشتار: شرح یک گفتگوی درونی ! خیلی دلم می خواهد یک نفر پیدا شود که پایه ی استدلالم را بزند، خورد شود بریزد زمین . خیلی دوست دارم یک آدم کله شق مثل خودم پیدا شود که مرا قانع کند و دلیل هایش محکم تر از دلیل های من باشد. کله شق نه به معنای بی منطق... به معنای جزئی نگری در صحبت ها ...

حیف که هرکس وارد بحث شد ، کم آورد و آخرش کشید کنار :(

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۲۵
کبوتر حرم

نظرات  (۱۳)

۲۵ دی ۹۱ ، ۲۰:۱۸ بنده عاصی
غره که نشدید؟؟!
تمام کسانی که استدلالی غیر از شما دارند فکر میکنند درست فکر کرده اند و محکم از آن دفاع می کنند.
مهم این است که به کجا بند و آویزان باشیم...




نه خدا نکنه. در مسائل اعتقادی که نه، در برخی مسائل دیگر دوست دارم پایه ی استدلالم را بزنند زمین؛ دوست دارم بشکند این بت ...
مطالبتون خیلی عالیه!!

"و در نهایت، عمو بگوید : بچه جان این انقلاب را ما بودیم که به ثمر نشاندیم، آن وقت تو به ما درس انقلابی گری می خواهی بدهی؟"
منم با این خیلی مشکل دارم. بعضی وقتا که یه همچین حرفی میشنوم میخوام گریه کنم!
سلام آبجی چه شبهایی بود! شب انتخابات رو که اصلا یادم نمیره دور میدون تو اون همهمه پرسیدم از یکی از این افراد که چرا سنگ این آقایون رو به سینه میزنید؟ برگشته میگه چون سیب زمینی... اون روزا بعضی ها که از بیان جبهه اصلی که توش بودند و میترسید رو کنند خوب خودشونو نشون دادند امثال عموی شما ودایی من که بنده خداها راست میگن اونا به ثمر نشوندند؛ ولی تفسیر درست تو اون زمان نداشتند، بصیرت رو تو براندازی دیدند ...

فتنه ها به صراحت آیات الهی جریاناتی به هم پیوسته اند که در درون زندگی بر اشخاص وجوامع تحمیل میگردند. در این زمان است که بلیه و امتحان معنی یافته و به اندازه وسعت آن فتنه جوامع واشخاص در آن حضور یافته و هر کس خود را نشان می دهد که چه اندازه به اصول ( دینی سیاسی اعتقادی انسانی...) پایبند است و ادعایش با رفتارش همخوانی دارد یا نه؟؟؟

و ی چیز دیگه: پایه استدلال تو نه اینکه خیلی منطقی و بسیار بسیار دقیق و موشکافانه است فقط بعضیا (از جنس خودت) میتونن بزنندش (چشمک)... آجی اگه کسی گفت که میخواد باهات بحث کنه بفرستش پیش خودم که پشیمونش کنم چون عمرا کسی بتونه رو دستت بلند شه


- - - - -

سلام ولیجه !
این عمو، عموی تنی نیستا !
راجع به استدلال ناامیدم نکن.
اولا انقدام قوی نیستم
دوما دوست دارم یکی بزنه، خورد بشه بریزه پایین. بشکنه این بت !
تا بهم اثبات بشه اونی که بهش میگیم دلیل، واقعا دلیله و توجیه نیست ...
۲۶ دی ۹۱ ، ۱۰:۱۲ حجره نشین
سلام مهربانم
اگر به کسى تنه بزنیم، مى‏گوییم ببخشید، وقتى تخم مرغى از دست ما مى‏افتد و مى‏شکند، ناراحت مى‏شویم، اگر کفشى از ما گم مى‏شود، مدام دنبالش مى‏گردیم، ولى خودمان گمشده‏ایم، هستى ما گم شده است، نعمت‏هاى حق را گم کرده‏ایم و هیچ باکى نداریم و این گم کردن‏ها را جزء بدهکارى‏ها و باخت‏هاى خود به حساب نمى‏آوریم.

راستی ماه شادی اهل بیت بر شما عزیز مبارک باشه و همیشه با نشاط باشی
آخ که دلم برای آن روزها تنگ شده
سلام
بدون هیچ مقدمه ای لینکتون کردم...
الحمدلله...دلم شاد شد وقتی وبتونو تو این فضای مجازی مسموم دیدم...
جهادتون قبول باشه ایشالا...
همسنگریم...فقط با استراتژی متفاوت...
خدا خیرتون بده
۲۷ دی ۹۱ ، ۱۹:۴۰ راوی قافله
سلام
یا اباعبدالله الحسین علیه السلام

شهادت قسمت ما میشد ای کاش
سلام به خواهر بزرگوارم.
آدرس روایت را که خواسته بودید.
زادالمعاد علامه مجلسی باب ۸ص۳۲۵ و زوائد الفوائد از علی بن علی بن طاووس. باب ربیع الاول و بحارالانوار جلد ۳۱ ص۱۲۰.
رجوع کنین در ادامه مطالب وبلاگم در این بحث
یاعلی




سلام.
ممنونم
بله واقعا روزای خوبی بود.یادش به خیر.
من تسلیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم




تسلیم چی؟
تسلیم بحث با شما.
۰۸ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۰۱ آسمـونِ کریـمه
میلاد پیـــامبر رحمت صلی الله علیه وآله و امام صادق علیه السلام مبارکباد

با بیان گوشه ه‏ایى از حوادث عجیب هنگام ولادت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله‏ درخدمتم.

ممنون میشم با نظر خوبتون همراهی کنید..

بنده که سنم خیلی کم بود
11 ساله...
ولی اینقدر دوست داشتم بروم به میدان
یادش به خیر
معلم اول راهنمایی ما خیلی طرفدار موسوی و ضد بسیجی ها بود
اینقدر داخل کلاس هاش از بسیجی ها بد میگفت که آن ها را دشمن آقا می دانست و میگفت همین ها عکس آقا را لگد مال کردند
طولی نکشید
بنده ی خدا اخراج شد!
دعا کنید
وقت کردید سری بزنید
التماس دعا


- - - - - - - -

:)
میدانِ امثالِ ما هم مشخص است ...
چشم...
چه ترکیب بندی جالبی داره این پست
به روزم


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی