.:. چادرم ؛ پرچم من .::.

آن گاه که عشق کامل شد؛ پروانه عاشق شد، به آتش عشق پروانه خواهد سوخت...

.:. چادرم ؛ پرچم من .::.

آن گاه که عشق کامل شد؛ پروانه عاشق شد، به آتش عشق پروانه خواهد سوخت...

شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ۰۷:۳۰ ق.ظ

شهیندخت مرا به یاد عشق دیرینه ام انداخت...


از خیلی سال قبل دوست داشتم حقوق بخوانم! می گفتم می خواهم بروم در حوزه حقوق زنان و خانواده مشغول به کار شوم؛ مگر نه این که مولایم سیدعلی فرموده امور مربوط به زنان را باید خود شما زنان پیگیری نمایید؟
اما
دست سرنوشت ما را به حوزه ای نامربوط به حقوق کشاند؛ و درگیری های بی شمار درسهای رشته پزشکی آرزوهای دوره نوجوانی ام را می رفت که به دست فراموشی بسپارد.
.
.
.
چندی قبل خبر انتصاب بانویی به نام شهیندخت مولاوردی را شنیدم؛ به عنوان معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده...

در بدو امر، کیستی این فرد و چیستی عقایدش خیلی حساسم نکرده بود، تا وقتی که بزرگواری که به گردنمان حق دارند، توصیه ام کرد به تحقیق و تفحص در احوالات ایشان؛ و این بهانه ای بود تا کمی از رخوت دربیایم و به یاد عشق دیرینه ام، علوم انسانی، نگاهی به بعضی مقالات این بانوی تحصیل کرده داشته باشم، و ببینم کسی که به سلیقه ی رییس دولت اعتدال، مامور پیگیری امور مربوط به زنان شده، کیست؟

.

.

از آن جا که اخبار حاکی از آن بوده که از تمامی اقشار زنان فعال دعوت به عمل آمده و از میان آنان مولاوردی برگزیده شده، کنجکاوی ام برای شناخت این بانوی منتخب افزایش یافت !!

آن چه می خوانید - البته اگر حوصله کنید و بخوانید!- حاصل همین کنجکاوی مختصر است.

.

او فعال حوزه زنان و دبیر کل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان و عضو حزب سابق مشارکت است؛ (بی شک میدانید حزب مشارکت پس از فتنه 88 منحل شده) مولاوردی که از مدعیان تقلب در انتخابات 88 بوده و به گفته خودش در صف اول آشوب های پس از انتخابات 88 حضور فعال داشته، اکنون سکان دار مرکزی شده که مرجع تصمیم گیری امور مربوط به زنان و خانواده است!


همچنان به این سوال بی پاسخ می اندیشم: چطور از مجرای همان انتخاباتی که هرگاه به مذاق این ها خوش نیاید متهم به تقلب می شود، فردی رییس جمهور شده که چنین فردی را به عنوان نماد اعتدال، معاون خودش کند؟!

.
.
.

از این سوال بی ربطی(!) که هیچ کدامشان جوابی برایش ندارند، می گذرم؛ شاید بهتر باشد چندتایی از مبانی مولاوردی را برای دفاع از حقوق زن مرور کنیم؛ من فقط تک جملاتی را از مقاله های ایشان برداشته ام؛ جملات این رنگی صحبتهای ایشان است!

از نوشتارهای "زنان در سیاست، همچنان جنس دوم" و " بررسی علل و ریشه های خشونت علیه زنان"   :

چرا تکاپوی زنان برای ورود به دژ مردان با این همه دشواری رو به رو می شود؟!

در هیچ کشوری زنان نتوانسته اند از مقام و نفوذ سیاسی مساوی مردان برخوردار شوند؛ اگر حقوق سیاسی را منشا حقوق دیگر و معیاری معتبر برای بررسی وضعیت حقیقی زن در هر جامعه ای بدانیم واضح است در دیگر حوزه ها وضعیت چگونه است!

دوست دارم از ایشان بپرسم با چه استدلال متقنی، حقوق سیاسی را منشا همه حقوق دیگر دانسته اند؟! بوی مکاتب مادی گرایانه در مشامم می پیچد! حقوق سیاسی منشاء همه حقوق دیگر...! ( در مکتب قرآنی منشاء حقیقی تمام حقوق، حقوق الهی است)

البته او معتقد است:

جامعه ایرانی به سمت استیلای ارزش های زنانه پیش می رود؛ که ناشی از حضور بیشتر زنان در فضاهای عمومی و همراه با آن تحولات ارزشی ای که از سوی رسانه های خارجی تکثیر و توزیع می شود است.

تحولات ارزشی ای که از سوی رسانه های خارجی تکثیر و توزیع می شود؟!! هرچه فکر می کنم تحولات القایی رسانه های خارجی با اسلام ناب نسبتی نداشته، بلکه بر ضد نگاه توحیدی به مقوله زن بوده اند...

مولاوردی پورنو، فحشا و بردگی جنسی را یکی از مظاهر خشونت علیه زنان می داند، اما عمیقا معتقد است یکی از علل ریشه ای خشونت علیه زنان، علاوه بر اهمال حکومت ها در مجازات اینگونه مجرمان، مناسبات نابرابر میان زن و مرد در برخورداری از قدرت است؛ و تا زمانی که روابط اقتصادی به طور منصفانه ای به طرف زنان میل نکند، اوضاع بهبود نخواهد یافت. (مقالات زنان در سیاست؛ و حقوق انسانی زنان و کار)

اشکال اصلی این افراد آن جاست که مبنای ارزش گذاری را حضور در سیاست دانسته، و هیچ راه دیگری را برای حل معضلات زنان، دارای فایده نمی دانند. در حالی که

اولا دژی(!) در مقابل ورود زنان به سیاست و اقتصاد وجود ندارد؛ بلکه به نظر می رسد آن چه باعث عدم موفقیت نسبی زنان در این عرصه می شود ساختار وجودی خود آن هاست،

و دوما بر فرض هم که حضور زنان در سیاست کم رنگ باشد، اگر زنان بتوانند نقش مشورتی خود را به درستی ایفا کنند و طبق الگوی اسلامی، مسائل مربوط به زنان را خودشان پیگیری کنند و آن را با ذکر مستندات به اطلاع مراجع ذی ربط - حتی اگر در اختیار مردان باشد برسانند- بسیاری از معضلات قابل حل خواهد بود.

افرادی مثل ایشان، که بسیار اصرار دارند حضور زن و مرد در سیاست و اقتصاد و تمام امور اجرایی، حتما باید پنجاه پنجاه باشد، هرچند سعی می کنند برای این عقایدشان دلیل منطقی بتراشند، اما حقایق بسیاری را نادیده می گیرند؛ این حقایقی که نادیده گرفته شده، در جمله هایی مانند جمله زیر که نگاه آن ها نسبت به دو جنس را بیان می کند، کاملا مشهود است:

روح تمام مذاهب دنیا، تساوی، از جمله تساوی جنسیتی را به بشریت اهدا کرده اند...

و در جایی دیگر می گوید:

زنان می گویند هرچند این دو جنس با هم متفاوتند؛ اما حقوق و مسئولیت های برابر دارند!

و در جایی دیگر:

در کشورهای فقرزده ای که درگیر کشمکش های داخلی و نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی هستند، زنان در منگنه وظایف روزمره خانگی و مراقبت از خانواده هستند!

.

.

تساوی دو جنس در شرافت انسانی و ثواب و عقاب اخروی کاملا موکد اسلام است.

اما در مورد آن چه به عنوان زن و مرد ظهور پیدا کرده، می توان مثالی زد: آب را اگر در پارچ بریزی شکل پارچ و اگر در لیوان بریزی شکل لیوان و اگر در بشقاب بریزی شکل همان ظرفی را می گیرد که در آن است. آب همان آب است، اما اگر در یخچال بگذاری به شکل یخ خودش را بروز می دهد با آثار متفاوت...

عقل آدمی می پذیرد که اگر دو چیز متفاوت از هم باشد، پس آثار و متعلقات آن ها هم باید با هم متفاوت باشد.

چگونه می شود پذیرفت که زن و مردی که گرچه در روح انسانی کاملا برابر، اما در ویژگی های جسمی و روانی تا این حد متفاوتند، حقوق و مسئولیت های برابر داشته باشند؟؟

عدالت با برابری یکی نیست؛ بی شک این را همه می دانند! عدل یعنی آن که هرچیزی سر جای خود قرار بگیرد، ویژگی های متفاوت مرد و زن ایجاب می کند که حقوق و وظایف مرد و زن متفاوت باشد.

رعایت حق زن فقط به این نیست که او الزاما حق اقتصادی برابر مرد داشته باشد -گرچه در اسلام دارد-

رعایت حق زن به این نیست که الزاما او را از خانه اش بیرون کشیده و در سمت های اجرایی قرار دهیم - گرچه در دین مبین اسلام با رعایت شروطی، حضور زن حتی در مشاغل نظامی(!) منعی ندارد-

رعایت حق زن به این معنا نیست که خانه داری و تربیت نسل را برای او مایه سرافکندگی بدانیم و مراقبت زن از خانواده را مخصوص کشورهای فقرزده و درگیر نابسامانی های اجتماعی و اقتصادی عنوان کنیم!

به نظر من افرادی که روحیات مخصوص زنان را انکار می کنند و دائما در تلاشند که بگویند " زنان با مردان برابرند" در ناخودآگاهشان مردان را برتر از خود می دانند و تلاش می کنند اثبات کنند که زن با مرد برابر است. در حالی که اگر زن هستی و زن بودن خود را قبول داری، نیازی نیست دائما دادت بلند باشد به این که ما هم می خواهیم مثل مردها باشیم... خودت باش!

خداوند در قرآن آسیه زن فرعون را برای مومنین مثال می زند، نه فقط برای زنان مومن، هم برای مردان و هم برای زنان ...

زن باش؛ و حقیقتا به زن بودن خود افتخار کن؛ نه فقط به زبان!

.

فکر می کنم مرور همین چند جمله کافی باشد؛ می اندیشم :

حالا اگر اسم فمینیست را روی چنین افرادی بگذاری، داد جماعتی درمی آید و دگمت می نامند و متحجر! هی می خواهم با صدای بلند به سلیقه ی رییس دولت اعتدال احسنت بگویم، اما باز جلوی دهانم را می گیرم...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۲۷
کبوتر حرم

نظرات  (۱۷)

سلام ، خدا قوت
واین ماجرای فمینیستی حالا حالا ها دامن گیر زنان نا آگاه ماست! اصولا همینطوره تا میای از اسلام ومبانی ای که دارد حرف بزنی تورا متحجر می خوانند ، روز به روز پرده می گشاید از چهره اش این اعتدال!! اصلا اعتدال یعنی به گفته ی همین خانم مولا وردی "اگر زنان در جامعه حضور پیدا نکنند و به مرخصی بروند گویی از جامعه طرد شدند..." وباز هم جوابی نیست واقعا در برابر چشمان گرد شده ی ما...

پاسخ:
پاسخ:
سلام. ممنون :)
البته متحجر می نامند چون گوش نمیدن اصلا تو چی میگی:) صم بکم عمی...
جمع اوری خوبی بود . آفرین.

پاسخ:
پاسخ:
جمع آوری نبود که. همش کار دسته :))
باید منتظر NGO ها بود...
ای کاش این آیه را نصب العین خود قرار می دادیم؛ فاذا فرغت فانصب...

پاسخ:
پاسخ:
تنها امیدم: ان ربک لغفور رحیم...
سلام وبلاگ خیلی خوب وارزشی دارید...مطلب خوب و رئالیو بیان کردید.خوشحال میشم از وبم دیدن کنید.انشاءالله موفق باشیدفرارسیدن عیدغدیرخم روتبریک میگم.
"اللهم صل علی محمد وآل محمد"
سلام
خداقوت به شما و قلم تون. دعا می کنم زیر توجهات حضرت حق و صاحب زمان قلمی شکوفاتر داشته باشی البته قبلش چشمانی و ذهنی و فکری و اندیشه ای روشن و بصیر که خوب دریابی و در یابی و فرزند زمان خود باشی
و ممنون از اینکه به عرض ما گوش دادی
آرزوی موفقیت می کنم برایت و دعا میکنم خدا از تو بگیرد هر آنچه را که خدا را از تو می گیرد
یاعلی

پاسخ:
پاسخ:
سلام.
لطف کردید و تشریف آوردید.
ممنونم...
الهی آمین...
ان شالله وقتی خدا از ما میگیرد هرچه او را از ما میگیرد، خودش را به ما بدهد! خدا نکند خسرالدنیا و الاخره شویم!


سلام

بر عید غدیر، عید اکبر صلوات
بر چهره ی نورانی حیدر صلوات
بر فاطمه این عید هزاران تبریک
بر یک یکِ اهل بیت کوثر، صلوات

عیدتون مبارک
سلام خدا خیرتون بده که به این موضوع توجه نشان دادین یاعلی اعیاد مبارک

پاسخ:
پاسخ:
سلام. ان شاءلله
سلام
بروزم و منتظر نظرات خوب شما...
۱ روز تا محرم...
باید از طرز نظر کردن ارباب فهمید،
که گهی بنده ز ارباب، تشر می خواهد...
یا حسین (ع)
یه سوال بی ربط.
دیدم شما نوشتین چادرتون نماد لباس مادرتون حضرت زهراست.
من خیلی دنبال این گشتم توی کتابای تاریخی (نه کتابای مذهبی شیعه یا سنی) که ببینم لباس حضرت زهرا بالاخره دقیقا چی بوده ولی متاسفانه جستجوهای من نتیجه ای نداد. میشه منبعی که ازش استفاده کردین رو معرفی کنین؟
ممنون

پاسخ:
پاسخ:
نوشتم "چادر" "لباس" حضرت زهراست؟ :)
من حجابم رو یادگار مادرم زهرا میدونم؛ و چادر م که به بهترین شکل میتونه حافظ حجاب باشه، به بهترین شکل می تونه نمایانگر این اعتقاد باشه...

من تاریخ دان نیستم! و منابع شیعه و سنی رو معتبرترین منابع میدونم!
اما
حجاب "قرآنی" جلبابه و مقنعه؛ که جلباب بسیار شبیه به چادر مورد استفاده ما ایرانی هاست. در احتجاج طبرسی، خطبه فدکیه و روایات دیگه ای که در کتابهای معتبر "شیعه" و "سنی" مثل بحارالانوار اومده هنگام توصیف شرایط حضرت زهرا سلام الله علیها پوشش ایشان رو جلبابی می دونه که از فرط بلندی به زمین برخورد می کنه...


این نکته م قابل توجهه که پوشش بانوی دو عالم، لباس های عربی به انضمام جلباب بوده که به دلیل چندلایه بودن، حجابش حتی از چیزی که ما اسم چادر رو روش میذاریم بیشتر میشه...
سلام

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا
بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش
بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی
به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی

سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر
بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر
به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر


سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش
بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش

التماس دعای فرج
یا سلام :
با مطلبی تحت عنوان "صداقت اآمریکا " آپم. منتظر حضور گرم و روح بخش و انتقادات و نظرات پر محتوایتان هستم .

یاعلی
۱۰ آبان ۹۲ ، ۱۸:۱۴ نازنین سادات
سلام میتونم رمز پست بالاتون رو داشته باشم؟؟؟
لطفا اگه اومدیدن وبم آدرس برام بذارین..
ممنون
۱۰ آبان ۹۲ ، ۲۱:۰۲ فدایی سید علی
مرگ بر آمریکا سند هویت و ابتکار و افتخار جمهوری اسلامی است. وقتی سیاست ما عین دیانت ماست، مرگ بر آمریکا عین دینداری و نماد عبودیت ما به درگاه حضرت حق است.
مرگ بر آمریکا یعنی ما فقط و فقط حضرت الله را می‌پرستیم و از او یاری می‌جوییم و دست رد بر طاغوتیان عالم می‌زنیم.
مرگ بر آمریکا یعنی رب عالم، پروراننده‌ی عالم است و دست مستکبرین تا آن‌جا توان دارد، که حضرت احدی اجازه و فرصت تعدی و گردنکشی را بهر امتحان خویش به آن‌ها بدهد.
مرگ بر آمریکا یعنی رکوع و سجود نماز ما، یعنی طواف و رمی ما، یعنی زمین و زمان هنوز زنده است و با پلیدان عالم می‌جنگد.
مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر طاغوت و شیطان مجسم، یعنی همه‌ی هویت ما که اگر نفی آن نمی‌کردیم خورشید ولایت بر قلبمان نمی‌تابید.
مرگ بر آمریکا مصداق آزادیخواهی در زمان معاصر است که با ظهور قابیلیان در زمین متولد شده است.
مرگ بر آمریکا ندای طبیعت زنده و عالم هستی است. عالمی که می‌خواهد آینه‌ی تمام نمای حضرت حق باشد و طاغوتیان زمان اجازه‌ی آزاد شدن ظرفیت‌ها و عظمت‌های آن را نمی‌دهند و بالاخره مرگ بر آمریکا یعنی حیات و سرزندگی بشری که فقط حضرت الله را در واسطه‌های فیضش در زمین می‌طلبد.
سلام وب زیبایی دارید
رمزتونو ندارم
اگه میشه رمزتونو بهم بدید
ممنونم
سلام
چه وبلاگ پر باری داری. چرا ما شما را نشناخته بودیم خانم جان
در مورد این پست فقط این شکلی شدم
البته اینها بار اولشان نیست که شعاری می دهند که هیچ تعهدی به آن ندارند
خدا آقایمان را برساند
این روزها خیلی بیشتر این دعا را می کنم
انگار دیگر طاقت این دوری را ندارم
خدا آقایمان را برساند

پاسخ:
پاسخ:
سلام.
ممنون از لطفت بانو.
خوش به حال شما که دیگر طاقت دوری ندارید؛ من که زجر می کشم از این عادت کردن به نبودنش ... از این عادی شدنِ نداشتنش... آهـــ
سلام
امکانش هست رمز رو لطف کن
ممنونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی